توضیحات
- جنجالیترین دورهای که تمام باورهای تلقین شده به شما را به چالش میکشد.
- محتوایی که در این صفحه مطالعه خواهید کرد، در هیچ جای دیگر نخواهید دید. هر قسمت این صفحه حسابشده تهیه شده است و بسته به ظرفیت شما، برای شما کاربردهای متفاوتی خواهد داشت.
دوره بلند مدت کارخانه ذهن هوشمند
چگونه در یک سال، مسیر پنجاهساله رشد را طی کنیم و زندگی رویایی خود را هماکنون تجربه کنیم؟
هشدار خیلی جدی: این دوره تنها برای دو درصد از افراد جامعه که به دنبال پیشرفت واقعی هستند مفید است. اگر برای کسب شهرت، افتخار کردن و باکلاس بودن قصد شرکت در این دوره را دارید، به هیچ وجه در آن شرکت نکنید.
نکته مهم: ظرفیت دوره بسیار محدود است و اولویت با کسانی است که دلایل قانعکنندهتری برای حضور در این دوره داشته باشند.
هشدار دوم: این دوره تنها به درد کسانی میخورد که درک کردهاند در زندگی به دنبال چه چیزی باید باشند و ارزش زمان خود را میدانند.
یکی از معانی موفقیت اینه: چطور محدودیتهای خودمون رو از بین ببریم؟ رازش رو در ویدیوی زیر یاد بگیرید!
نظر دکتر (Shadi Hammoud (CISA,MCSD درباره دوره کارخانه ذهن هوشمند و مهدی حکیم
مهدی (حکیم) یک ارائه دهنده معتبر، جذاب و مؤثر است و او یادگیری فعال را با سخنرانی کاملاً متعادل میکند.
کارگاه وی فوقالعاده و انعطافپذیر بود.
این کارگاه باعث شد روش انجام پروژههای آینده من تغییر ریشهای و انقلابی پیدا کنند.
مهدی (حکیم) با ذکاوت، شرایط اشتراک دانش را فراهم کرد در حالیکه با مهارت، گروه آموزشی را هدایت کرد. این کار از راه آزمایش فرضیات، یادگیری از راه عمل و آزمایش انجام شد.
به طور کلی این کارگاه بسیار مفید بود و من به همه کسانی که به دنبال ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگیشان هستند توصیه میکنم که این دوره را بگذرانند.
“این شما و این هم بزرگترین معضل عصر حاضر که همه بدبختیهای ما از همون شکل گرفته”
همه ما مشکلات ریز و درشتی توی زندگی داریم و باهاشون درگیر هستیم. شاید اکثر وقتمون هم برای حل این مشکلات صرف میشه.
چرا؟ چون روی یک مشکل متمرکز میشیم تا اون مشکل حل بشه. بعدش میریم سراغ یک مشکل دیگه. بعدش مشکل دیگه. و همینطور زندگی ادامه پیدا میکنه. بعد از چند سال برمیگردیم به عقب نگاه میکنیم، میبینیم هیچ اتفاق خاصی توی زندگیمون نیفتاده. و اون وقتی که مشغول حل مشکلات اون لحظه بودیم، همزمان مشکلات جدیدی داشته شکل میگرفته. ولی چون یه سری چیزها بلد نبودیم، از این مشکلات غافل شدیم و بعداً خودشون رو نشون دادن.
یکی از مهمترین رمزهای موفقیت من در زندگی این بوده که به جای حل مستقیم مشکلات، دنبال کشف ریشه مشکلات باشم و اونها رو ریشهای حل کنم. چون میدونم اگر یک مشکلی از ریشه حل نشه، الان شاید آثارش ناپدید بشه، ولی بعدا دوباره خودش رو نشون میده و قطعاً اون مشکل بزرگتره. چون اگر مشکلی وجود داشته باشه، یعنی داره اثر خودش رو هر لحظه به جا میزاره.
فرض کنید یکی سردرد داره. در نگاه آدمهای معمولی، سردرد اصل مشکله. پس باید این مشکل حل بشه. راه حل چیه؟ یک مسکن قوی. و بعد از چند دقیقه دیگه اثری از سردرد نیست. و به خیال این فرد، مشکل حل شده. چون اصلا مشکل رو درست تشخیص نداده. واقعیت چی بوده؟
یک ویروس در بدن این فرد وجود داره که برای ریههاش مشکل به وجود آورده و مشکل ریههای این فرد، سردرد به وجود آورده. ولی با خوردن مسکن، ویروس از بین نرفته.
یعنی مشکل اصلی سر جاشه. و وقتی هنوز ویروس در بدن هست، یعنی هنوز داره روی بدن تأثیر میزاره ولی ما متوجه نیستیم. کی متوجه میشیم؟ وقتی که به مشکل تنفسی برخورد کردیم. در حالی که میشد از این اتفاق پیشگیری کرد. چطوری؟ با کشف و حل صحیح مشکل از ریشه در زمان درست.
و این تنها یک مثال بود. زندگی ما و سلامت زندگی ما، دقیقاً مثل بدن ماست. همونطور که بدن ما سیستم داره، زندگی ما هم سیستم داره. و اگر ما این سیستم رو کشف نکرده باشیم، باعث نمیشه این سیستم، طبق خواسته و دل ما رفتار کنه.
همه این مثالها رو گفتم تا بتونم مشکل و معضل اصلی زندگی رو بهتون معرفی کنم. و همونطور که مشکلات ریشهای به راحتی قابل کشف نیستن، این مشکل هم دیده نشده. ولی داره اثر خودش رو میزاره.
ولی اگر این مشکل رو نشناسیم و تشخیص ندیم، همون اتفاقی که گفتم میفته. بعد از ده سال، یا بیست سال به گذشته خودتون نگاه میکنید و میبینید که اونجوری باید پیشرفت میکردید، پیشرفت نکردید!!!
خب این مشکل چیه؟ چه مشکلی در زندگیهای ما به وجود اومده و آدما نمیتونن ببیننش؟ چرا این مشکل دیده نمیشه؟
این مشکل دیده نمیشه چون وقتی حماقت جمعی بشه، ناپدید میشه. مشکل هست و همه باهاش درگیر هستن. ولی چون همه درگیرش هستن، کسی بهش توجه نداره.
اسم این مشکل رو میزارم روزمرگی و مرگ هوشمندی.
روزمرگی همون چیزیه که باعث میشه در زندگی هیچ دستاوردی نداشته باشید. و اگر از یک انسان روزمره بپرسن تفاوتت با یک دیوار چیه، شاید نتونه دقیقاً این تفاوت رو مشخص کنه.
حالا بعضیها متوجه شدن که نباید روزمره باشیم. اومدن دورههایی گذاشتن و گفتن که راهش اینه که پیشرفت کنید، کسب و کار داشته باشید و ارتباطاتتون رو تقویت کنید.
بله. این هم یک راه حله. ولی همونطور که قبلا گفتم، اگر مشکل رو ریشهای حل نکنید، تا مدتی احساس متفاوتی خواهید داشت ولی بعداً، با مشکل بزرگتری روبرو خواهید شد.
در واقع باید از تکنیک سؤال پرسیدن استفاده کنید و بپرسید که: ریشه روزمرگی چیه؟
در حالیکه بقیه میان و مستقیماً بدون استفاده از این تکنیک، راه حل ارائه میدن. طبیعیه راهحلشون ناقص باشه! این راه حل ناقص، آثار روزمرگی رو از بین میبره و نه خودش رو. یعنی شما نهایتاً توی روابطتون بهبود پیدا میکنید. ولی حواستون نیست با وجود اینکه آموزش دیدید، در روابطتون، روزمره رشد کردید. در کسب و کارتون رشد کردید، ولی رشدتون یک رشد روزمره و بیمعنیه. فقط ظاهرش تغییر کرده. و تغییر ظاهر، مدتی شما رو مشغول میکنه تا اینکه متوجه بشید تغییر ریشهای شکل نگرفته و تغییراتی که ایجاد شده، ظاهری هستن.
پس تا الان متوجه شدیم که حتی راهحلهای جدید، نتونستن مشکل رو از ریشه حل کنن. در واقع از چاله افتادیم توی چاه.
پس یک بار دیگه میاییم ببینیم مشکل اصلی چیه؟
ریشه خیلی از مشکلات ما روزمرگیه. ولی خود روزمرگی هم یک ریشه داره. اون رو باید پیدا کنیم و درک کنیم.
شما نمیتونید کسی رو که خودش به شکل ظاهری رشد کرده و حرفهای دیگران رو برای شما بازگو میکنه، به عنوان الگوی پیشرفت در نظر بگیرید. چون مشکل از ریشه هیچ وقت اینجوری حل نمیشه.
مشکل اصلی عدم رشد هوشمندیه.
وقتی هوشمند رشد نکنیم، هم توی روزمرگی گیر میکنیم و هم مشکلاتِ خیلی خیلی بزرگی برامون به وجود میاد. مشکلات جسمی، مشکلات ارتباطی، مشکلات ذهنی و روانی، مشکلات مالی و خیلی مشکلات دیگه.
حواستون باشه که الان، به جای کمک به رشد هوشمندی شما، آموزشهای مختلف مشغول تبلیغ رشد مکانیکی هستن. از چاله به چاهی بزرگ و تاریک
خلاصه اینکه به هر مشکلی توی زندگی از هر نوعی برخورد کردید، دلیلش رو فقط و فقط یک جا جستجو کنید. هوشمندیِ سرکوب شده.
اگر هوشمندیِ خودتون رو رشد ندید، و آموزشهای تک تک ببینید، نه تنها از مشکلات رهایی پیدا نمیکنید، بلکه در توهم حل مشکلات اسیر میشید و وقتی که خیلی دیر شده متوجه این موضوع میشید.
چند تا از سادهترین و دم دستترین مشکلاتی رو که به خاطر رشد نکردن هوشمندی به وجود اومده با شما در میون میزارم.
گیر کردن در توهم برتری
شکلگیری باورهای مخرب و محدودکننده
شکستهای مالی
توهم دانش
توهم رشد
عدم تشخیص آموزشهای درست از آموزشهای نادرست و نابودکننده (نمونهاش خیلی از آدمهایی که در دورههای زرد شرکت میکنن، بعدا درباره این دورهها بهتون بیشتر توضیح میدم.)
دقت بسیار پایین در زندگی که ضررهای مختلف مالی، جسمی و روانی به وجود میاره.
ارتباطات خیلی ضعیف
نشناختن درست طرف مقابل
بازی خوردن از رسانه
درماندگی آموخته شده و باور به ناتوانی
از دست دادن فرصتهای بزرگ در زندگی
مشکلات جسمی و روانی
ندیدن خیلی از فرصتها
ظلم ناخواسته به دیگران (این یکی از بزرگترین معضلات جامعه ماست)
ایجاد زمینه پسرفت اجتماعی (یک جامعه مکانیکی محکوم به پسرفته. تا وقتی که مشغول زندگی مکانیکی هستید، نمیتونید به وجود مشکلات اعتراض کنید)
و این یک صدم مشکلاتی که رشد نکردن هوشمندی به وجود میاره هم نیست.
و با رشد هوشمندی، مهمترین دستاوردی که به دست میارید، قدرت کشف و حل ریشهای همه مسائله.
رشد هوشمندی هزاران دستاورد داره. از جمله رشد قدرت تفکر، برداشت حداکثری از شرایط موجود، حاکم شدن به شرایط زندگی، رشد سریع یادگیری، از بین بردن محدودیتهای ذهنی و روانی، ایجاد احساسات عمیق و پایدار، رشد جایگاه اجتماعی، و خیلی چیزهای دیگه.
و نکته خیلی مهم اینه که اگر در هر کاری تخصص دارید و حتی از لحاظ علمی به درجههای بالا رسیدید، هوشمندی چیزی نیست که در دانشگاه و مسیر تخصص به دست بیاد. چون هوشمندی شما وابسته به مهارتهای ذهنی و فکری شماست. این مهارتها نه کشف شدن و نه آموزش داده میشن. و در واقع تخصص بدون هوشمندی منجر به تک بعدی شدن شما خواهد شد. البته این مشکلیه که خیلی از متخصصین نمیپذیرن چون میگن مگه میشه؟ ما سالها درس خوندیم ولی هیچ قدمی برای هوشمندی خودمون برنداشتیم؟ و دقیقاً با همین حرف ثابت میکنن که هوشمند نیستن. فقط خودشون نمیدونن.
اگر شما هوشمندی خودتون رو فعال نکرده باشید، نه تنها با مطالعه و آموزش دیدن رشد نمیکنید، بلکه توهم دانش در شما شکل خواهد گرفت. و نتایج مخرب این توهم، در سالهای آینده مشخص میشه.
بدون هوشمندی، هیچ یادگیری واقعی شکل نمیگیره. و جالب اینه که هوشمندی خودش نیاز به یادگیری داره. دیگه خودتون تا ته قصه رو بخونید.
بسیاری از دورههای آموزشی چه بلایی بر سر یادگیرنده میآورند؟
بسیاری از دورههای آموزشی در شما نه تنها رشدی ایجاد نمیکنه، بلکه شما رو کند ذهن بار میاره. تنها از ضعف شما استفاده میکنن تا جیبهای خودشون رو پر پول کنند.
یکی از بزرگترین دغدغههای من، مسأله رشد و آموزشه. وقتی میبینیم که چنین خزعبلاتی به اسم آموزش به خورد مردم داده میشه، واقعا ناراحت میشم. ولی این وظیفه شماست که به آگاهی برسید و با رشد هوشمندی خودتون، بازار داغ فروش امید و آرزو رو کساد کنید. و به جاش آموزشهای واقعی و ارزشمند ببینید.
بیایید با هم انواع دورههای آموزشی رو بررسی کنیم.
من دورههای آموزشی رو به پنج دسته تقسیم میکنم.
یک سری دوره آموزشی هستن که واقعا وقت تلف کردن هستن و محتواهای توهمی و غیر ارزشمند به مخاطب میدن. خیلی وقتها آموزشهای این دورهها، نه تنها فایدهای نداره، بلکه بعد از مدتی برای مخاطب مشکل ساز هم خواهد بود. نمونههای خیلی زیادی از این افراد رو همیشه میبینم. در واقع صاحبان این دورهها از جهل مخاطب و ضعفش در تشخیص خوب و بد، و مفید و غیر مفید، سو استفاده میکنن و یک سری محتواها رو به مخاطب القا و تلقین میکنن. مخاطب هم از همه جا بیخبر، فکر میکنه که خبریه و حرفهای این افراد رو باور میکنه و در واقع زندگی داغونش رو بدتر میکنه. قشر سطح پایین جامعه خیلی به سمت این جور دورهها کشیده میشن.
یک سری دورهها هستن که مهارتی رو آموزش میدن ولی خیلی بی کیفیت هستن. و مخاطب در واقع سر درد میگیره و مهارت رو به شکل درست و کامل یاد نمیگیره. نهایتاً یک سری اطلاعات نسبت به اون مهارت به دست میاره. من خودم به شخصه از این دورهها خیلی زیاد دیدم. کم هم نیستن.
یک سری دیگه از دورهها هستن که در واقع کمک میکنن کمی بهبودی در زندگی مخاطب شکل بگیره. این دورهها هم جنبه مثبت دارن و هم جنبه منفی. فعلا هم پروندهشون رو باز نمیکنم چون مربوط به الان نیست.
بهترین دورههای آموزشی در واقع دورههای مهارتی حرفهای با کیفیت و همچنین بعضی دورههای آموزشی ارزشمند هستن که واقعاً تغییرات خوبی برای مخاطب ایجاد میکنن.
پس لزوماً آموزش دیدن به تنهایی نمیتونه به رشد شما کمک کنه. بلکه ممکنه مسیر رشد واقعی شما رو با مشکلات خیلی زیادی روبرو کنه بدون اینکه خودتون متوجه باشید. اینجاست که هوشمندی و رشد ذهن هوشمندِ شما، خودش رو نشون میده و میتونه مو رو از ماست بکشه و محتوای ناب رو از محتوای غیر ارزشمند تشخیص بده.
یکی از مباحثی که به شکل دقیق در دوره کارخانه ذهن هوشمند یاد میگیریم اینه که چطور محتواهای ارزشمند رو از محتوای غیر ارزشمند تشخیص بدیم، حتی اگر ظاهر خوبی داره. حتی اگر در کوتاه مدت داره برای ما نتیجه میده. یک انسان هوشمند نگاهش خیلی عمیقتر و دورتر از این حرفاست.
فراموش نکنید که کلید زندگی شما، رشد هوشمندی شماست که نیاز به یادگیری و تمرکز داره. و مسیر آموزشیِ مدرسه و دانشگاه دقیقاً عکس این هوشمندی طراحی شده و در واقع هوشمندی شما رو سرکوب کرده بدون اینکه خودتون متوجه باشید. مثل یک پرنده که از بچگی توی قفس بزرگ شده و نمیدونه که میتونه پرواز هم بکنه.
آیا صلاحیت شرکت در این دوره را دارید؟
با توجه به توضیحات حساسی که داده شد، مشخصه که هر کسی نمیتونه در این دوره شرکت کنه! و باید شرایط و صلاحیتهای خاصی داشته باشه. این صلاحیتها هیچ ربطی به سطح سواد و تخصص شما نداره. بلکه شروط اساسی، قدرت قانع کردن مجموعه ما برای به اشتراک گذاشتن این محتوا و همراهی شماست. نیاز شما به این محتوا دلیل مناسبی برای شرکت در این دوره نیست. اگر بخواهیم دقیق باشیم، همه انسانها به این محتوا نیاز دارن چون آموزشی در این زمینه ندیدن. چون آموزشی براش وجود نداشته! ولی این نیاز باعث نمیشه که ما قبول کنیم به عنوان مشاور و مربی ذهن هوشمند همراه شما باشیم. چونکه این آموزش، یکطرفه نیست. کاملا دوطرفه و تعاملیه. و مجموعه ما برای شما در مدت آموزش داره هزینه میکنه. پس طبیعیه که قبول نکنیم هزینهای بکنیم که ثمرهای نداشته باشه. پس اگر تصمیم به شرکت در این دوره دارید، باید بتونید ثابت کنید که صلاحیتش رو هم دارید. جدیت و پشتکار شما در طول دوره و بعد از دوره از ملزومات اساسی این دوره است. لازم نیست دربارهاش توضیح زیادی بدم.
باید حداقل روزی یک ساعت برای این آموزشها وقت بزارید تا نتیجه مناسب رو دریافت کنید.
شروط اساسی
-قبول شدن در مصاحبه تلفنی
-جدیت و پشتکار
-روزی یک ساعت زمان
-تلاش ذهنی و داشتن دغدغه برای رشد هوشمندی
-تلاش برای شکستن قالبها و مرزهای ذهنیتان
-آمادگی برای زیر سؤال بردن روشها و باورهای خودتان
-آمادگی برای پاک کردن یادگیریهای غلط گذشته
-انجام مرتب تمرینها و شرکت در جلسات آنلاین
یک راز خیلی بزرگ که هر کسی هم درکش نمیکنه!
نظر یکی از شرکتکنندگان (خانم آیات عوده) در کارگاه اول ذهن هوشمند
استاد (مهدی حکیم) در ارائه مطلب، روش، نمونهها و تمرینها خیلی عالی بود.
این دانش اطلاعات خیلی خوبی داره و تصاویر استفاده شده هم مناسب هستن.
دوره سنگینی نبود و فشار زیادی به من وارد نشد مخصوصا که هم کارمند هستم و هم مادر. زمان هم خیلی مناسب بود.
امتحانی که در کلاس انجام شد خیلی زیبا بود و تمرینهای داده شده برای منزل بسیار مهم هستن و کمک میکنن تا ذهن خالی بشه.
و در آخر از پذیرایی شما متشکرم. برای کارکنان این مرکز و استاد، آرزوی موفقیت دارم.
(یکی از اعتراضها و تعجبهای ایشون نسبت به ارزون بودن این کارگاه بود. ایشون یکبار گفتن که چرا این محتوا رو اینقدر ارزون ارائه میکنید؟ از ایشون پرسیدم چطور مگه؟ گفتن در کارگاههایی که شرکت میکنیم، محتوا بسیار سطح پایین و هزینهها خیلی بالاست. مثلا یک کارگاه یک روزه، ۱۵۰ دلار قیمتشه و هیچ دستاورد قابل توجهی هم نداره)
مراقب شلوغی بیش از حد زندگی خود باشید. در این لحظات است که اصلیترین مسائل را گم خواهید کرد. یعنی خودتان
کارخانه ذهن هوشمند، دورهای است برای شخص شما. نه برای جیبتان، نه برای ظاهرتان، نه برای اطرافیانتان بلکه برای خود واقعی شما. خود واقعی در هیاهوی زندگی روزمره گم شده است. وقتی صداهای بسیار زیادی به گوش میرسد، صدای خود را دیگر نمیشنوید. پس فرصتی لازم است تا صداهای دیگر را خاموش کنید.
سه راز متفاوت موفقیت مهدی حکیم که شاید کمتر کسی به آنها توجه دارد
سرفصلهای دوره بلند مدت کارخانه ذهن هوشمند
- هوشمندی سرکوب شده و روش منحصر به فرد فعالسازی آن
- ذهن مکانیکی چگونه کار میکند و چگونه تبدیل به دشمن پیشرفت شما شده است؟
- سرمایهداران و حاکمان دنیا چگونه با سوء استفاده از ذهن مکانیکی شما، جیبهای خود را پر پول و رفتار و سطح زندگی شما را برنامهریزی میکنند؟
- چگونه ذهن مکانیکی را تحت فرمان خودمان درآوریم؟
- چرا آموزشهایی که برای هدفگذاری داده میشود اشتباه است؟
- رشد هوشمند را چگونه در زندگی خودمان پیادهسازی کنیم؟
- بزرگترین مدرسان موفقیت چگونه هوشمندی شما را سرکوب میکنند؟
- الگوهای توهمی موفقیت و رشد کدامند و چرا اینقدر منتشر شدهاند؟
- چگونه محدودیتهای ذهنی خودمان را از بین ببریم بدون اینکه ناخواسته در محدودیتهای جدید اسیر شویم؟ (مثل کاری که بسیاری از دورههای آموزشی با ذهن شما میکنند!)
- هفت گام اساسی رهبری خود و دیگران کدامند و چگونه آنها را در خودمان تثبیت کنیم؟ تمام نیازهای آن را در این دوره فرا خواهید گرفت.
- دروغهایی که درباره خودشناسی و خودآگاهی به شما تلقین شد، چگونه شما را از خود واقعیتان دور کرد؟
- چگونه ارزش شخصیتی خودتان را هر لحظه افزایش دهید؟
- شش بُعد و جنبه رشد هوشمند کدام است و هر کدام از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
- برنامه منحصر به فرد رشد شش جنبه رشد هوشمند چیست؟
- مرزهای شخصیت فعلی خودمان را چگونه بشکنیم و رشد واقعی شخصیت چطور اتفاق میافتد؟
- ۷ مهارت اساسی تفکر هوشمندانه
- چگونه برای سلامت جسمی خودمان برنامهریزی داشته باشیم و چگونه محدودیتهای جسمی خودمان را از بین ببریم؟
- جنبههای اساسی رشد ذهنی کدامند و چرا از آنها غافل بودیم؟
- برنامه رشد هوشمند ذهنی، چگونه کیفیت زندگی شما را متحول میکند؟
- قالبهای ذهنی چیستند و چگونه آنها را بازسازی کنیم؟
- چگونه با دریافت باورهای غلط درباره باور و نقش آن در زندگی، هوشمندی و سعادت هزاران آموزشگیرنده از بین رفت؟
- چگونه تفکر سازنده و نقادانه داشته باشیم؟ روش ذهن هوشمند برای رشد تفکر هوشمندانه چیست؟ (تفکر نقادانه یک بار برای همیشه)
- چگونه از دام توهّم رشد و توهّم آگاهی فرار کنیم تا سرمایههای ما حفظ شوند و سودهای کلانی برای ما به وجود بیاورند؟
- چگونه تفکر مبنایی را در خودمان پرورش دهیم؟ چرا تا کنون تفکر مبنایی را فرا نگرفتیم؟
- پس از تثبیت تفکر مبنایی، چگونه به یک استراتژیست فکری تبدیل شویم؟
- بدون داشتن نظام تحلیل، بهترین آموزشها منجر به افزایش جهل شما خواهد شد. چه برسد به اینکه آموزشهای نادرستی دریافت کرده باشید!
- بر چه مبنایی باید برای آموزش دیدن برنامهریزی کنیم؟ آیا هر آموزشی درست است؟ آیا هر آموزشی به نفع ماست؟ آموزشهای نادرست، چه آموزشی هستند و چگونه منتشر شدند؟
- رشد ذهن هوشمند چگونه به رشد روابط هوشمند ما کمک میکند؟
- دروغ برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه و جایگزین هوشمند آن: برنامهریزی عکسالعملها
- ۷ مرحله اساسی برای رسیدن به جایگاه حقیقی خودمان در دنیا
- ۱۴ استراتژی موفقیت و مدیریت که رشد هوشمند شما را سریعتر میکند.
- چگونه میتوانیم فراتر از تفکر خودمان و دیگران باشیم؟
- چگونه تفکر خود را برای حل مسائل پیچیده برنامهریزی کنیم؟
- کسبوکار هوشمند خود را چگونه راهاندازی کنیم؟
هرکدوم از این سرفصلها، در واقع عنوان کلی یک یا چند جلسه از دوره هستن و هر کدوم ممکنه زیرفصلهای بسیار زیادی داشته باشن. مثلا ۱۴ استراتژی مدیریت و موفقیت، خودش ۵ الی هفت جلسه است. هفت مهارت تفکر هوشمندانه هم به همین شکل ۷ الی ۱۰ جلسه است.
اگر در حال مطالعه این صفحه هستید، احتمالاً در دورههای آموزشی دیگری نیز شرکت کردهاید.
یکی از ارزشمندترین سرمایههای ما در این دنیا زمانه. ولی برای اینکه یاد بگیریم از زمانمون درست استفاده کنیم، چقدر باید زمان از دست بدیم؟ چقدر باید ضرر کنیم تا متوجه بشیم که چطور باید از زمانمون استفاده کنیم؟
هزاران کتاب و دوره آموزشی وجود داره. از کجا بفهمیم چه کتابی و چه دورهای؟
یکی از بزرگترین اعصابخوردیهای من وقتی بود که با این همه کتاب و دوره آموزشی مواجه میشدم و وقتی محتوای این کتابها و دورهها رو میدیدم، خیلی ناراحت میشدم چون تنها و تنها وقت تلف کردن بود. هیچ محتوای ارزشمندی در اونها وجود نداشت و فقط یک کتاب بود مثل کتابهای دیگه. در زمینه رشد و توسعه فردی تا دلتون بخواد از این محتواهای بیارزش و وقتتلفکن وجود داره. و اینقدر در نمایشگاههای کتاب گشتم و اینقدر دورههای مختلف دیدم که متوجه شدم اغلب این محتواها بیارزش هستن. کاش هیچ وقت اون کتابها رو نمیخوندم و اون دورهها رو شرکت نمیکردم. چقدر وقتم رو اینجوری از دست دادم. واقعا حرصم میگیره چون ارزش زمان رو خوب درک کردم (حتی دوران مدرسه و زمانی که در مدرسه و در دانشگاه گذروندم جزو این خسارت بزرگه).
ولی اگر این دورهها هیچ سودی برای رشد من نداشت حداقل یک چیز رو به من فهموند. و اون هم اینه که من فهمیدم هر کسی چی میگه و سطح آگاهی و دانشش چقدره. برای همین الان راحتتر میتونم نقدش کنم و ادعا کنم که چرا محتوای اون شخص نابودگر ذهن من و شماست. البته نه همه ولی اغلبشون. تک و توک محتواهای خوب هم پیدا میشه.
مهم نیست که من پژوهشگر هستم و محتوایی که در این سالها به دست آوردم خیلی ارزشمندتر و عمیقتر از مطالبیه که در دورههای آموزشی مطرح میشه، با این حال در دورههای بسیار زیادی شرکت کردم و همچنان شرکت میکنم تا مشخص بشه که کجای کار هستم. دورههای بسیار زیادی رو در داخل و خارج ایران شرکت کردم و با محتواهای آموزشی اغلب دورهها در زمینه رشد و بهبود فردی، تفکر و موفقیت آشنا هستم.
اگر بخوام یک نکته از این همه دورهای که دیدم به شما بگم اینه که: یاد بگیرید بهترینها رو کشف کنید و تمرکزتون رو بهترینها بزارید. اگر به دنبال برداشت و سود واقعی هستید. و برای کشف بهترینها قطعا به ذهن هوشمند نیاز دارید. و ذهن هوشمند باید رشد کنه. ما انسانها هوشمند نبودیم و نیستیم. هوشمندی یادگرفتنیه و ارثی نیست. و اگر هوشمندی رو یاد نگرفته باشیم ولی فکر کنیم که هوشمند هستیم یک معنی بیشتر نداره…
برخی از کارگاههای برگزار شده در داخل و خارج کشور
چرا دورهای مشابه دوره ذهن هوشمند هنوز آموزش داده نمیشود؟
دوره ذهن هوشمند یک دوره کاملا ابتکاری و نتیجه بیش از ۱۸ سال پژوهش در زمینههای مختلف علمی و آموزشی است. هدف اصلی این پژوهشها، کشف فرمول طلایی رشد، پیشرفت و خوشبختی واقعی بود. فرمولی که انسان را از بند دانشهای توهمی و سرکوبکننده شخصیت هوشمند رها کند. طبیعی است که تا چنین پژوهشی صورت نگیرد، چنین دوره آموزش جامعی هم شکل نخواهد گرفت. به جرأت میتوانیم ادعا کنیم که این دوره، نه تنها در ایران بلکه در هیچ کجای دنیا آموزش داده نمیشود. چرا که دانش آن هنوز شکل نگرفته است. مهدی حکیم، مبتکر و مدرس این دوره، خود به سه زبان مشغول تدریس این دانش است و تمامی پژوهشهای موجود در این زمینه را پیگیری و بررسی میکند.
شاید برای شما سؤال پیش بیاید که آیا چنین چیزی امکانپذیر است؟ مگر میشود در جهان سوم، به چیزی دست پیدا کنیم که در کشورهای پیشرفته هنوز به آن دست پیدا نکردهاند؟ مگر جهانسومیها غیر از تقلید و کپی کردن مطالب آنها، کار دیگری هم بلدند؟
در جواب به این سؤال کافی است توضیحات مهدی حکیم را در این رابطه که در یک ویدیوی کامل عرضه شده است گوش دهید. خود به خود متوجه تفاوت، چرایی و منحصر به فرد بودن این آموزش خواهید شد.
ولی به شکل مختصر میتوان به دو نکته اشاره کرد. اول اینکه، هر انسانی که مسیر درستی را در آموزش خود طی کنید، قطعاً به موفقیت و خلاقیت میرسد و میتواند به جای تقلیدکردن، تولیدکننده باشد. دوم اینکه کشورهای صنعتی پیشرفته تنها در زندگی مکانیکی پیشرفت کردهاند و عدم هوشمندی، همچنان از بزرگترین معضلات اجتماعی و روانی آنهاست. موفقیت آنها در زمینه تکنولوژی به معنی سعادتمندی و دستیابی به هوشمندی نیست. چرا که فلسفه غرب، تا کنون، انسان را در زندگی مکانیکی غرق کرده است و حاکمان آنها نیز برای سرکوبکردن هوشمندی مردمِ خودشان و دیگر کشورها برنامه بسیار جدی دارند.
همانطور که در این صفحه متوجه شدید، روش ما به کلی با دیگران متفاوت است و هدف اصلی این آموزش کسب درآمد ما نیست. بلکه اهداف بسیار بالاتر و هوشمندانهتری را دنبال میکنیم. پول بیارزشترین چیزی است که از این دوره عاید ما میشود و اگر واقعا هدف پول درآوردن بود، راههای سادهتر و بهتری وجود داشت و لازم نبود ۱۸ سال برای شکلگیری این دانش زمان و انرژی و هزینههای گزاف دیگر صرف کنیم.
نظر ملاک حسین (فعال تربیتی و آموزشی) درباره دوره کارخانه ذهن هوشمند
دوست دارم نظرم رو درباره دوره کارخانه ذهن هوشمند با تدریس استاد مهدی حکیم بگم. باید بگم که این دوره یکی از دورههای مفیدی است که در اون شرکت کردم و واقعاً ازش استفاده کردم. در این دوره شما میتونید محتوایی که به دست میارید، به صورت عملی یاد بگیرید. نه اینکه فقط نظریه بشنوید. و یک نکته خیلی مهم اینه که از کسی یاد گرفتیم که خودش این مسیر رو طی کرده.
این دوره در طرز فکر من خیلی تغییر ایجاد کرد. باعث شد به ذهنم اهمیت بیشتری بدم و دنبال اطلاعات دقیقتر و درستتر باشم. باعث شد به زمان خیلی بیشتر اهمیت بدم. باعث شد بفهمم چه چیزهایی مهمتر هستن تا روی اونها تمرکز کنم. من به همه توصیه میکنم که سرفصلها و اهداف این دوره رو ببینن و درباره اونها عمیق فکر کنن. و روش کار کنن چونکه واقعاً میتونه به بهبود طرز فکر ما کمک کنه. میتونه به بهبود رفتار و عملکرد ما کمک کنه. و کمک میکنه تا در مقابل مسائل زندگی شخصی و کاری عکسالعمل خیلی بهتری نشون بدیم.
اگر در این دوره شرکت نکنید چه چیزی از دست خواهید داد؟
با فرض اینکه صلاحیت حضور در این دوره رو دارید، اگر در این دوره شرکت نکنید در واقع زندگی نکردید و فرصت یک زندگی واقعی را از دست خواهید داد.
چرا که تجربهای در این دوره از خودتون و زندگی به دست میارید، که به هیچ وجه قابل مقایسه با زندگی معمولی و روزمره نیست. و این تجربه، تجربهای نیست که با پول بتونید بخریدش. تنها و تنها باید خودتون بهش دست پیدا کنید و مسیر اون هم از فعالسازی ذهن هوشمند شما میگذره. هوشمندی خریدنی نیست بلکه ساختنیه.
برخلاف دورههای ارزشمند دیگه که در صورت شرکت نکردن در اونها، تنها زندگی شما سختتر میشه، شرکت نکردن در این دوره هزینههای ذهنی، مالی و روانی فراوانی برای شما به بار خواهد آورد. جدای از اینکه تجربههای ارزشمند هم فرصت ظهور در زندگی شما پیدا نخواهند کرد.
فرصتهای بسیار بزرگی هم از دست خواهد رفت از جمله فرصت ادامه مسیر آموزشی ذهن هوشمند تا سطحهای بینالمللی و مستری و ارتباط با افراد سطح بالا و ارزشمند.
و از همه مهمتر، زمانیه که از دست خواهید داد. (البته از همه مهمتر نیست) زمانی که میتونست برای شما بهترین اتفاقات رو رقم بزنه.
و این حرفها رو نمیگم تا شما رو قانع کنم تا در این دوره شرکت کنید. قبلا هم توضیح دادم که هر کسی برای شرکت در این دوره تأیید نمیشه و در انتخاب همراهان خودمون در این دوره خیلی سختگیر هستیم چون داریم از جونمون براشون مایه میزاریم.
ولی ما دلمون میخواد اگر کسی واقعا لیاقت شرکت در این دوره رو داره، این دوره رو از دست نده. ما هم قطعا خوشحال میشم که با انسانهای ارزشمند در ارتباط باشیم و به رشد همدیگه کمک کنیم.
بسیاری از مخاطبان از ما میپرسن: چرا دوره شما اینقدر ارزونه؟ آیا این به معنی بیکیفیت بودن دوره شماست؟
اگر کمی با بازار آموزش و قیمتهای اون سر و کار داشته باشید قطعا میدونید که دورههای آموزشی با کیفیت (اون هم بیشتر از لحاظ ظاهر و نه محتوا) مثل دورههای MBA، کوچینگ و دورههای دیگه، چه قیمتهایی دارن. دورههای کوچینگ از هفت هشت میلیون شروع میشن و در همین ایران خودمون تا ۴۰ ملیون هم دوره کوچینگ داریم. حالا اینکه چی یاد میدن و چقدر به درد میخوره به کنار. ولی اگر نگاهی به سرفصلهای دوره کارخانه ذهن هوشمند و دورههای کوچینگ یا دورههای توسعه فردی بندازید متوجه میشید که محتوای این دورهها یک دهم محتوای دوره کارخانه ذهن هوشمند هم نیست! بماند که اکثر مطالبشون کپی هست و آموزش دهندگان این دورهها اکثر تکنیکها رو خودشون بلد نیستن پیاده سازی کنن و فقط به بقیه آموزشش میدن.
تازه روش آموزشی ما که کلاً متفاوته و در ادامه روش برگزاری دوره رو بهتون معرفی میکنم. همین روش آموزشی، بازدهی شما از دوره رو چند برابر میکنه. حالا با این حساب و مخاطبانی که با این دورهها آشنایی دارن، از قیمت دوره ما تعجب میکنن. سه ملیون و هفتصد هزار تومن برای هفت ماه آموزش مستمر. یه جورایی خندهداره و بعضیها ممکنه فکر کنن که کیفیت دوره ما پایینه که قیمتش اینقدر کمه.
ولی از مطالب و محتوای همین صفحه میتونید متوجه سطح و کیفیت آموزش ما بشید. قبلا هم گفتیم که هدف اصلی ما کسب درآمد از این راه نیست هرچند که برای دادن خدمات عالی، باید کسب درآمد عالی هم داشته باشیم. ولی اولین هدف ما، گسترش آموزش و رشد هوشمندی آدماست.
و البته توجه داشته باشید همین دوره رو در خارج ایران با قیمتهای خیلی بیشتری برگزار میکنیم. یه چیزی حدود دو برابر این قیمت. و باز هم نسبت به دورههای دیگه خیلی ارزونتره. در جاهایی که این دوره رو برگزار کردیم، دورههایی با کیفیت و محتوای بسیار پایینتر و زمان یک هفته، به قیمت ۵۰۰ دلار فروخته میشن. دیگه خودتون حساب کنید اگر برگزار کنندگان اون دوره، به چنین محتوایی دست پیدا میکردن، احتمالاً اون رو چند هزار دلار قیمتگذاری میکردن. البته در آینده قیمتهای ما هم تغییر میکنه و این یک فرصت برای کسانیه که در یادگیریشون جدی هستن.
این رو هم بزارید به حساب هدیه اقدام سریع خودتون. و البته سه میلیون و هفتصد قیمت پایه این دوره است. اگر نقدی پرداخت بشه، دو ملیون و صد هزار تومن میشه. همین دوره به صورت وی آی پی با قیمت چهار ملیون و نهصد هزار تومن هست. دوره حضوری کارخانه ذهن هوشمند فعلا دوازده میلیون تومن قیمتگذاری شده. و کوچینگ خصوصی و از راه دور این دوره چهارده میلیون و نهصد هزار تومنه.
شما طبق نیاز و خواستهتون میتونید یکی از این حالتها رو انتخاب کنید و البته ما کسی رو از آموزش محروم نمیکنیم و قیمت دو میلیون و صد هزار تومن رو برای کسانی گذاشتیم که واقعا قدرت مالی مناسبی ندارن.
فراموش نکنید که پول بیارزشترین هزینهایست که برای این دوره میپردازید.
با قسمتی از هزینههای من در مسیر کشف ذهن هوشمند آشنا بشید!
یکی از مسائلی که باعث میشه تا بتونیم قیمت یک چیز رو ارزیابی کنیم، درک ارزش واقعی اون چیزه. مثلا فرض کنید بخواهید یک لیوان بخرید ۱۰ هزار تومن. اگر خودتون بخواهید همون لیوان رو تولید کنید شاید ۱۰۰ هزار تومن لازم باشه تا هزینه کنید. پرداخت ۱۰ هزار تومن برای اون لیوان توجیهپذیره. چرا؟ چون ۹۰هزار تومن برای شما صرفهجویی میاره و شما هم به هدفتون رسیدید.
حالا اگر من به شما بگم که اطلاعات این دوره رو خودتون با پیمودن مسیری که من طی کردم به دست بیارید شاید اصلا منصرف بشید که به دنبالش باشید. چرا؟ چون هزینهاش بسیار گزافه.
- ۱۵ سال از بهترین سالهای زندگی
- انتخاب کارهای سختتر نسبت به کارهای آسونتر و در نتیجه لذت نبردن از خیلی از لحظات
- هزینههای مادی برای آموزشهای مختلف مانند دورههای آموزشی و کتابهای متعدد (بالغ بر ۵۰ هزار دلار در طی ۱۵ سال. البته این پول مال زمانیه که همه چیز ارزون بود. به قیمت الان حساب کنید حدود ده برابر میشه)
- برنامه سخت و طاقتفرسا (روزی تا ۱۵ ساعت مطالعه)
- فشارهای روانی ناشی از انتخاب مسیر متفاوت در زندگی مخصوصا از طرف اطرافیان و جامعه
- و خیلی از هزینههای ریز و درشت دیگه
آدما معمولا چنین هزینهای رو به خاطر سختیهاش انتخاب نمیکنن. البته من موافق این نیستم که راحتی رو به سختی ترجیح بدیم ولی خب، اگر بتونیم با هزینه کمتر به همه این تجربیات و دانش دست پیدا کنیم، چرا که نه؟
شما به هزینه بسیار ناچیزی میتونید در این دوره و دورههای دیگر مهندسی فکر به همه اون تجربیات برسید و سختی بسیار ناچیزی رو تحمل کنید ولی در عوض سود بدون قیمتی به دست بیارید. اگر الان به من بگن که ده میلیارد دلار بهت میدیم ولی این دانش الانت از بین خواهد رفت من قطعا قبول نمیکنم. چون ارزش دانشی که بهش دست پیدا کردم اصلا با هیچ پولی قابل تعویض نیست و از نظر خودم بالاترین و ارزشمندترین چیزیه که میتونیم به دست آورده باشیم.
پس اگر انتخاب شما اینه که به این دانش با این شرایط و هزینه ناچیز مسلح نشید، هیچ حرف مشترکی وجود نخواهد داشت و نتیجه عملی اون تنها صرف هزینههای بسیار در آینده خواهد بود.
مدرس دورههای ذهن هوشمند و مهندسی فکر کیست؟
مهدی حکیم
پژوهشگر، مبتکر، مربی و سخنران بین المللی رشد هوشمند و مهندسی فکر
مبتکر متد مهندسی فکر بعد از ۱۵ سال پژوهش در رشتههای مختلف علمی از جمله: ریاضی، فیزیک، پزشکی و علوم سلامت، فلسفه، روانشناسی، ادیان، منطق و… مبتنی بر روششناسی و نقد مقایسهای
مؤسس مجموعه آموزشی بینالمللی ذهن هوشمند و نویسنده بیش از ۲۶ عنوان کتاب با موضوعات کاملاً جدید و ابتکاری به زبانهای انگلیسی، عربی و فارسی
طراحی بیش از ۳۰ دوره آموزشی مبتنی بر روش مهندسی فکر در زمینه رشد ذهنی، آموزش، ارتباطات، تفکر و…
تدریس بینالمللی دورههای ذهن هوشمند و مهندسی فکر در داخل و خارج کشور به سه زبان
تدریس رشتههای مختلف علمی به روش مهندسی فکر از جمله ریاضی، فیزیک، زبانهای خارجی و …
مربی ژیمناستیک و رشتههای ورزشی دیگر
شما جزو کدوم یکی از این دو دسته هستید؟به فایل صوتی زیر گوش فرا دهید
نظر خانم مریم اخضر (دانشجوی مدیریت ) درباره دوره کارخانه ذهن هوشمند
یک انسان برای ساختن شخصیت خودش و مشخص کردن اهدافش باید خیلی دقیق باشه و رسیدن به این دقت، نیازمند پشتیبانی واقعی از همه جاست. و مهمترین پشتیبانی، شرکت در دوره آموزشیاست که کمک میکند تا مرزهای ذهنی و فکری انسان وسیعتر شود. دورهای که کمک میکند تا به مسائل از زاویهای دیگر نگاه کنیم و همچنین نوع نگاه ما به آینده تغییر کند. به شکلی که انگار دست شما را میگیرد و کمک میکند تا پایههای این مسیر را بنا کنید و انسان اثرگذاری در جامعه باشید.
مهندسی فکر نوری است که راه هر انسان دغدغهمند و علاقهمند به رشد استعدادهایش را روشن میکند.
[vc_separator color=”blue” border_width=”3″]
سؤال یکی از مخاطبان که ممکنه سؤال شما هم باشه:احساس میکنم نمیتونم تغییری در زندگی ایجاد کنم، آیا دوره شما به درد من میخوره؟
احساس شما وابسته به تجربیات شماست. اگر یاد بگیرید که تجربیات جدیدی برای خودتون خلق کنید، قطعا احساس شما هم تغییر خواهد کرد. این از مرحله احساس.
یک مرحله بالاتری هم وجود داره که مرحله باور شماست. یعنی اگر باور کنید که تغییری نمیتونید ایجاد کنید، قطعا دست و پای شما خیلی بیشتر بسته خواهد بود.
ولی چیزی که ما در این دوره آموزش میدیم، هوشمندیه.
وقتی شما هوشمندی خودتون رو رشد بدید، دیگه درگیر باورهای نادرست و توهمی نمیشید.
از طرفی دیگه، آدمی که هوشمندی خودش رو رشد نداده باشه، تجربیاتش باورهاشو میسازن و این سبک زندگی باعث میشه فرصتهای خیلی خیلی زیادی رو از دست بده.
پس قبل از اینکه به باور یا احساس خودتون توجه داشته باشید، باید به این فکر کنید که واقعیت چیه؟ یا اینکه چرا شما چنین احساسی دارید؟ منشأ و دلیل اصلی این احساس و باورتون چیه؟
باور و احساس شما دلیل بر ناتوانی شما نیست. بلکه دلیل بر وجود نقصهاییه که باید اصلاح بشن. نقص در آگاهی، نقص در تجربه و نقص در مهارت. و این دقیقاً مسیریه که در این دوره طی میکنیم.
این تغییراتیه که باید در شما به وجود بیاد تا تغییرات خوب دیگه در زندگیتون وارد بشه.
و تا این تغییراتی که دست شما هستن به وجود نیاد، تغییراتی که دوست دارید به وجود بیاد، هیچ وقت وارد زندگی شما نمیشن.
چون اکثر آدمها این صحبت رو میشنون ولی مسیر قبلی خودشون رو ادامه میدن. و اینطوری زندگی هیچ تغییری نمیکنه. در چنین حالتی اجازه ندارن هیچ کسی جز خودشون رو ملامت کنن
سؤال یکی از مخاطبان که ممکنه سؤال شما هم باشه: من یک روانشناس هستم. آیا این دوره برای من کاربردی دارد؟
قبل از جواب به این سؤال باید چند نکته رو مرور کنیم.
روانشناسی یک علم مبتنی بر تجربه است و روش نتیجهگیری اون هم بر اساس آماره.
از طرفی دیگه روانشناسی مکاتب فراوانی داره که حتی میتونن ضد هم باشن و نظرات همدیگه رو رد کنن.
سوم اینکه مباحث مربوط به تفکر و هوشمندی، مباحثی خارج از دانش روانشناسیه هر چند که بعضیها به این مباحث میپردازن. ولی پایههای اساسی نتیجهگیری برای این مباحث، خارج از علم روانشناسی بررسی میشه.
چهارم اینکه روشها مهمتر از اطلاعات و دانش هستن. روشی که در مسیر آموزشی ذهن هوشمند پیگیری میکنیم، مسیر متفاوتیه که بیشتر بر اساس مقایسه، تفکر، خودشناسی و عصبشناسیه.
و در نهایت دو نوع روانشناس داریم.
روانشناسی که دانش خودش رو کاملترین و روش روانشناسی رو تنها روش برای رسیدن به نتیجه میدونه. کاری به این نداریم که دیدگاهش درسته یا نه. ولی قطعاً دوره ما به درد چنین روانشناسی نمیخوره و اصلاً صلاحیت حضور چنین طرز فکری در دوره تأیید نخواهد شد. چون کسی که خودش رو بهترین و کاملترین میدونه، چیزی برای یاد گرفتن نداره. حتی خود ما هم که این مبحث رو تدریس میکنیم و ادعا میکنیم که تنها منبع جامع این موضوع هستیم، خودمون رو کاملترین نمیدونیم و همیشه در حال ارتقای خودمون هستیم. از همه منابع استفاده میکنیم ولی همیشه به دنبال کشف بهترین روش هستیم تا بهترین نتیجه رو هم به دست بیاریم. چه برسه به متخصصین علوم دیگه که به صورت تکبعدی دانش خودشون رو رشد دادن. قطعا نقصهای فراوانی وجود داره و رفع این نقصها نیازمند تغییر روشهاست.
روانشناس نوع دوم روانشناسیه که دانشی به دست آورده و لزوماً دانش خودش رو برتر نمیدونه و همیشه به دنبال کشف چیزهای بهتره. چنین روانشناسی میتونه از مباحث دوره استفاده کنه به شرطی که به دنبال از بین بردن محدودیتهای ذهنی خودش باشه.
در نهایت باید بگم که تفکر و هوشمندی چیزی نیست که در هیچ علمی آموزش داده بشه. هر چند که متخصصان هر علم، خودشون رو هوشمندترین آدم فرض میکنن. (توهم برتری) ولی قبلا توضیح دادیم که هوشمندی داستان متفاوتیه و هیچ تخصصی به تنهایی یک انسان رو هوشمند نمیکنه و بهش فکر کردن یاد نمیده. حتی این تخصص میتونه منجر به زیاد شدن جهل یا حماقت یک شخص بشه. چونکه اطلاعات نیستن که حرف اول رو میزنن. بلکه روشها هستن و هوشمندی دقیقا به همین معنیه. موضوع روشها به صورت دقیق و کامل در دوره بررسی میشه و تمامی ادعاها با دلیل، اثبات میشن. برای درک بهتر این موضوع میتونید مباحث این صفحه رو دقیقتر مطالعه کنید. توضیحات کاملی در این زمینه داده شده و اگر سؤالی داشتید میتونید با مجموعه ما مطرح کنید.
سؤال یکی از مخاطبان که ممکنه سؤال شما هم باشه: من در دورههای زیادی شرکت کردم. دوره شما چه تفاوتی با دورههای دیگر دارد؟ آیا به درد من میخورد؟
شرکت کردن در دورههای متعدد از این جهت خوبه که متوجه کیفیت و تفاوت مباحث این دوره با دورههای دیگه خواهید شد. در قسمتهای مختلف این صفحه توضیح دادیم که این دوره با دورههای دیگه چه تفاوتی داره ولی به شکل کلی، هوشمندی چیزی نیست که در هیچ دورهای به شکل تخصصی و جامع آموزش داده بشه. حتی در دورههای دیگه، شما به معیار دقیق و قابل قبولی برای کشف و نقد آموزشهای مختلف دست پیدا نمیکنید. معمولا هر کسی از زاویه دید خودش یک موضوع رو مورد بررسی قرار میده و براش نسخه میپیچه. روش ما در آموزش هوشمندی، دقیقا برعکس این روشه. ما به دنبال از بین بردن زاویه دیدهای محدود هستیم. زاویه دیدهایی که محدود به تجربههای محدود و مقطعی هستن. و دقیقا این بلاییه که سیستم آموزشی و انواع دورههای آموزشی بر سر هوشمندی ما آوردن.
اگر شما با دوره و آموزش به دنبال رشد واقعی هستید، باید این نکته رو توجه داشته باشید که رشد واقعی بدون رشد هوشمندی و رشد ذهنی شما بیمعنیه. و در همین صفحه توضیح دادیم که اکثر دورههای آموزشی چه بلایی بر سر هوشمندی شما میارن. اگر شما به سلاح هوشمندی مسلح نباشید، نه تنها این دورهها برای شما مفید نخواهد بود، بلکه به محدودیتهای شما و توهم آگاهی شما اضافه میکنه.
ولی اگر هوشمندی خودتون رو اصولی رشد داده باشید، حتی از بیفایدهترین دورهها هم میتونید برای رشد ذهن هوشمند خودتون برداشت حداکثری داشته باشید.
ذهنی که از مکانیکی به هوشمند تبدیل میشود …
سؤال یکی از مخاطبان که ممکنه سؤال شما هم باشه: من کسب و کار موفقی دارم. آیا این دوره به درد من میخوره؟
خیلی خوبه که کسب و کار موفقی دارید و فرصت مناسبی برای شماست تا روی خودتون بیشتر سرمایهگذاری کنید. چون قبلا هم گفتیم که رشد جیب شما به معنی رشد شما نیست. و اگر جیب تنها رشد کنه، خوشحالی و احساس شما مقطعی خواهد بود. هرچند که این مقطع کمی طولانی باشه. ولی بعد از مدتی از فعالیت و تمرکز مطلق بر کسب و کار، متوجه میشید که باید روی مسائل دیگه زندگی هم سرمایهگذاری میکردید از جمله خودتون. متأسفانه امروزه حتی رشد کردن، در رشد کسب و کار تعریف شده. در حالی که رشد هر چیزی غیر خود واقعی، مقطعی و از بین رفتنیه. البته متوجه هستم که شاید درک این موضوع کمی سخت باشه چون چیزی نیست که در این لحظه حسش کنیم.
ما این دوره رو برای پیشرفت کسب و کار شما طراحی نکردیم. بلکه این دوره برای رشد خود شماست. البته درباره کسب و کار هوشمندانه هم در این دوره صحبت میشه که مبحث خیلی مهمی هست. یک کسب و کار هوشمندانه، کسب و کاریه که به هوشمندی دیگران هم کمک کنه.
خلاصه اینکه کسب و کار موفق به معنی رشد کردن و موفقیت نیست. هر چند که موفقیت رو در عصر حاضر اینطور در ذهن مردم جا انداختن. موفقیت واقعی، رشد هوشمندی شماست و کسب و کار شما باید وسیلهای باشه برای رشد خود شما و هوشمندی شما. نه برعکس
نکته: اگر حس میکنید به هیچ زمینهای به غیر از کسب و کارتون علاقهمند نیستید، معنیش این هست که تک بعدی رشد کردید و تک بعدی رشد کردن یعنی محدودیت. همین که به خاطر علاقه کم نتونید کاری رو انجام بدید یا انتخاب نکنید که به سمت اون فعالیت برید یا حتی علاقهتون رو افزایش بدید، در واقع در تله محدودیت ذهنی اسیر شدید. قطعا تا الان متوجه شدید که همه این حالتها، مربوط به ذهن شماست و نه هیچ چیز دیگه. و این ذهن قابل تغییره. همونطور که من از فیزیک و ریاضی متنفر بودم ولی بعداً عاشقشون شدم چون طرز فکرم عوض شد. در مورد تاریخ هم برای من همین اتفاق افتاد. در واقع بهتره بگم درمورد تمام مباحث عملی و مهارتی چنین دیدی پیدا کردم و همین باعث شد همه جانبه رشد کنم. پس به شما پیشنهاد میکنم اسیر محدودیتهای فعلی خودتون نشید.
این دوره چه سودها و صرفهجوییهایی برای شما ایجاد میکنه؟
خیلیها فکر میکنن که شرکت در دورههای آموزشی و پرداخت پول برای یادگیری، هزینه بیموردیه. البته میدونم که شما چنین فکری ندارید. و اگر چنین فکری داشتید قطعاً مشغول مطالعه این صفحه نبودید. چون این یک صفحه معمولی برای تبلیغ و فروش یک دوره نیست. بلکه یک صفحه متمایز در فضای مجازیه که هر کسی واردش نمیشه. مخصوصاً آدمهای بیکار و بیهدف.
ولی بیایید با هم یه نگاهی به سودها و صرفهجوییهای بزرگی که این دوره میتونه برای شما به ارمغان بیاره بندازیم.
زمان: این دوره چطوره به صرفه جویی زمان شما کمک میکنه؟ اول از همه شما در این دوره یاد میگیرید به جای درگیر شدن آزمون و خطا و تجربههای طولانی، راه مطمئنتر و کوتاهتر رو طی کنید. پس با این روش، اصلا نمیشه گفت چقدر در زمان شما صرفه جویی میشه. کمترینش ده ساله. شما با این دوره حداقل ده سال در زندگی پیش میفتید. البته این عدد خیلی پایینه و بسته به رشد شما در این دوره، این عدد میتونه خیلی خیلی بیشتر باشه. یه چیزی حدود ۵۰ یا حتی صد سال.
احساسات: این دوره به شما کمک میکنه به احساسات ارزشمند، متفاوت، عمیق و پایداری برسید. در عین حال که به شما کمک میکنه از احساسات منفی و آزاردهنده رها بشید.
انرژی: به همون اندازه که در زمان شما صرفهجویی میشه در انرژی شما هم صرفهجوایی خواهد شد. به خاطر اینکه وارد تجربههای بیارزش و بیفایده نخواهید شد. دیگه خودتون ببینید چقدر در انرژی شما صرفهجویی میشه.
پول: کسی که میتونه درست و هوشمندانه فکر کنه و انتخاب کنه، قطعا میدونه کجا باید هزینه کنه و کجا نباید هزینه کنه. به همین راحتی. درگیر هیچ محرک یا وسوسه خارجی یا داخلی نمیشه. طبیعیه بعداً از هزینههایی که میکنه پشیمون نباشه. در واقع وقتی شما تفکر هوشمندانه داشته باشید، از هزینه کردنتون خوشحال میشید. چون میدونید چه سودی برای شما داره. و به همین راحتی کلی هزینههای بیمورد از زندگی شما حذف میشه.
ارتباطات: کسی که هوشمندی خودش رو رشد داده، ارتباطات عمیق و ارزشمندی با دیگران برقرار میکنه و این ارتباطات با هیچ پولی قابل قیمتگذاری نیست. ارزشش خیلی بیشتر از این حرفاست. همینطور احساسی که در این ارتباطات برای شما شکل میگیره، تجربهایه که هیچ آدم معمولی نمیتونه به دست بیاره. چون سطحش نسبت به زندگی معمولی عمیقتره.
ذهن: سرمایههای ذهنی شما حتی بالاتر و ارزشمندتر از زمانه. اگر شما ذهن هوشمند و قدرتمندی نداشته باشید، از زمانتون هم نمیتونید بیشترین استفاده رو ببرید. و این دقیقاً تفاوتیه که این دوره برای شما ایجاد میکنه. اتفاقی که فکر نکنم در هیچ دوره آموزشی دیگهای رخ بده.
آزادی عمل: وقتی نگاه و تفکر شما هوشمندانه شد، قدرت انتخاب شما به شدت افزایش پیدا میکنه و این باعث میشه تا آزادی خیلی بیشتری در زندگی به دست بیارید. و این آرزوی همه انسانهاست ولی هر کسی بهش نمیرسه. یک نوع آزادی دیگه هم در این دوره برای شما اتفاق میافته به اسم آزادی ذهنی. با ساخته شدن دنیای هوشمند شما، آزادی ذهنی شما هم افزایش پیدا میکنه و شما دوست دارید زمان بیشتری رو در این دنیای بیپایان سپری کنید. همونطور که میدونید، اغلب آدما از دنیای ذهنی خودشون که یک زندانه، به دنیای بیرون و زندگی مکانیکی فرار میکنن. و این فرار کردن باعث نمیشه هیچ وقت دنیای ذهنیشون رشد کنه و براشون تجربههای لذتبخش بسازه.
مسیر آموزشی ذهن هوشمند، یک مسیر هوشمندانه است.
این دوره به چند فعالیت مهم تقسیم میشه.
هر هفته، محتوای آموزشی مشخصی برای شما تعیین شده که تا انتهای هفته فرصت دارید اون رو ببیند. و اگر تا آخر هفته اون محتوا رو نبینید، دیگه نمیتونید بهش دسترسی داشته باشید.
در بین هر کلاس، یک سری سؤالات و تمرینها به عنوان فعالیت مشخص شدن که باید همون موقع اونها رو انجام بدید. معمولا سؤالاتیه که قراره دیدگاه شما رو مشخص کنه و لازمه همه این فعالیتها انجام بشه. این فعالیتها اختیاری نیستن و در آخر دوره، سطح شما مشخص میشه و در مدرکتون لحاظ میشه. انجام درست و کامل فعالیتها یکی از فاکتورهای اساسی تعیین سطح شماست. در این موضوع هم خیلی جدی هستم چون موضوعی که داریم روش سرمایهگذاری میکنیم موضوع بسیار جدی و تعیین کنندهایه.
در انتهای هر کلاس یک یا چند تمرین دارید که تا آخر هفته انجام میدید و تحویل میدید. قبلا گفتیم که نتایجی که قراره از این دوره بگیرید، قسمت اصلیش مربوط به همین تمرینهاست.
بعد از اینکه این فعالیتها رو انجام دادید، یک جلسه آنلاین با حضور خودم برگزار میشه و میتونید تمام سؤالات خودتون رو بپرسید و در این جلسه، اشکالاتی که دوستان در انجام تمرینها برخوردن و بعضی نکات تکمیلی بررسی میشه و براش راه حل ارائه میشه. فرصت خیلی خوبیه تا درگیری خودتون رو افزایش بدید. اطلاعات جلسه پرسش و پاسخ در اختیار شما قرار نمیگیره و تنها راه استفاده از این فرصت، حضور در کلاسه.
قبل از جلسه آنلاین و ورود به کلاس یک آزمون از مطالب آموزشی اون هفته برگزار میشه. یک روز هم فرصت برای انجام آزمون دارید. خوبی این دوره اینه که دستتون در زمان دیدن محتوا و انجام تمرینها بازه در عین حال که وقت مشخصی داره. اگر کمی جدیت به خرج بدید به راحتی میتونید این فعالیتها رو انجام بدید و وقت خیلی کمی از شما میگیره.
مخاطبان دوره ذهن هوشمند چه کسانی هستند؟ این دوره به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
مخاطبان اصلی این دوره کسانی هستن که واقعا به دنبال رشد کردن هستن. نه اینکه مجبور باشن برای پول رشد کنن. نه اینکه برای جایگاه اجتماعی مجبور باشن رشد کنن. چونکه اغلب کسانی که در دورههای آموزشی شرکت میکنن برای اعتباریه که به دست میارن نه برای رشدی که براشون اتفاق میافته. و این دوره قطعاً به درد اینجور افراد نمیخوره.
ولی این دوره به شکل ویژه به مدرسها و متخصصها پیشنهاد میشه.
به مدرسها پیشنهاد میشه چون یک مدرس رسالتش رشد دادن دیگرانه. پس تا وقتی خودش درست رشد نکرده باشه، نمیتونه به رشد دیگران هم کمک کنه. و خیلی از دورههای تربیت مدرس (چه آکادمیک و چه غیر آکادمیک) مدرسهای مکانیکی تربیت میکنن و این مدرسها طبیعتا تفکر و زندگی مکانیکی رو تبلیغ میکنن، بدون اینکه خودشون متوجه باشن. پس این موضوع خیلی خیلی حساسه و در واقع اگر مدرس هستید، این مسؤولیت شماست. حتی بهترین مدرسهای ما این نکته رو نمیدونن و ناخواسته دارن مربیها و مدرسهای مکانیکی تربیت میکنن. تازه خیلی هم ادعاشون میشه که دارن سیستم آموزشی رو تغییر میدن. متأسفانه از این مدل اساتید و مدیر آموزشی کم نداریم. و در سیستمهای آموزشی مختلف با این طرز فکر برخورد داشتم.
اگر یک متخصص هستید این دوره به شکل ویژه به شما پیشنهاد میشه. تنها به این شرط که دنبال کشف مسائل جدید در زندگی باشید و محدود به تخصصتون نباشید. متأسفانه مسیر آموزشی برای رسیدن به تخصص هیچ کمکی به رشد هوشمندی نمیکنه و در واقع یک تخصص، به عنوان یک شغل دیده میشه که قراره از این راه پول دربیاریم. کمکی به رشد واقعی خودمون نمیکنه. از طرفی دیگه، بعضی تخصصها که با خود انسان سر و کار داره، به خاطر روشهای تجربیای که استفاده میشه، بیشتر مانع شکوفایی میشه تا رشد. دلیلش هم اینه که تمام تلاشها، بدون در نظر گرفتن جنبه هوشمند انسانه. در قسمتهای قبل، این موضوع رو به شکل ویژه توضیح دادم.
هوشمندی با تفکر رابطه تنگاتنگی داره و فکر کردن در هیچ تخصصی به شکل اصولی آموزش داده نمیشه. در واقع حتی متخصصین ما به صورت تجربی فکر کردن رو یاد میگیرن و یادگیری تجربی تفکر، همون چیزیه که بشریت رو بدبخت کرده. مثل اینکه یک نفر بدون هیچ دانشی از ساختمون و مهندسی ساختمون بخواد یک برج صد طبقه بسازه. به نظر شما چند سال طول میکشه؟ تازه اگر در این راه کلی تلفات به بار نیاره! وضعیت تفکر هم دقیقا همینجوریه. ولی خب هر کسی حواسش نیست و نمیتونه درکش کنه چون یک موضوع نامرئیه. خودش رو نمیبینیم ولی آثارش رو میبینیم. ولی چون قدرت تفکرمون ضعیفه، نمیتونیم ریشه این آثار رو کشف کنیم. برای همین دلایل اشتباهی رو به عنوان ریشه مشکل تشخیص میدیم (وضعیت امروزی علم) و همین یعنی از بین رفتن سرمایههای ذهنی، انسانی، مالی و ..
و در نهایت این دوره به کسانی پیشنهاد میشه که فهمیدن باید درست پیشرفت کنن و نباید هر الگویی رو برای پیشرفتشون انتخاب کنن. برای اینکه به این قدرت تشخیص برسیم، قطعاً به هوشمندی نیاز داریم. اگر تا الآن فهمیدید که برای رشد کردن باید زندگی کنید و نه برای زندهبودن، پس این دوره برای شماست. رشد کردن یک کلمه کلیه که زیر مجموعههای خیلی زیادی داره. خودشناسی، رهبری، تفکر، مهارتافزایی و …
سؤال تعداد زیادی از مخاطبان متخصص ما که ممکنه سؤال شما هم باشه: من یک متخصص حرفهای هستم (دکتر، مهندس و…) آیا دوره شما به درد من میخورد؟
اگر شما یک متخصص اهل رشد و پیشرفت هستید و درک کردید که باید در زندگی رشد کنید و تخصص شما تنها قسمتی از رشد شماست، این دوره قطعاً به درد شما خواهد خورد. در چند قسمت این صفحه توضیح دادم که چرا یک متخصص به رشد ذهن و تفکر هوشمند خودش نیاز داره.
دلیل اول: در مسیر تخصص، هیچ اثری از هوشمندی دیده نمیشه و هوشمندی انسان مورد بحث نیست. رسیدن به تخصص بدون هوشمندی امکانپذیره.
دلیل دوم: هدف مسیر تخصصی بیشتر کسب و کاره و هیچ تخصصی برای رشد هوشمندی طراحی نشده. پس طبیعیه که هوشمندی در این مسیر رشد نکنه.
دلیل سوم: به دلیل انسانمحور نبودن اغلب تخصصها، روشهای آموزشی منجر به سرکوبشدن هوشمندی میشه. نگاه انسان رو تک بعدی میکنه و همین باعث میشه که یک متخصص به عنوان یک انسان، به جای مفید بودن، مخرب باشه. البته قطعاً نه همه. ولی بسیاری از متخصصها در چنین دامی میافتن. این مورد به شکل ویژه در دوره بررسی میشه.
دلیل چهارم: اگر هوشمندی در کنار یک تخصص قرار بگیره، اثرات بسیار بسیار خوبی بر یک جامعه میزاره. در واقع خیلی از کارهایی که مسؤولین یک جامعه نمیتونن درست انجام بدن، یک متخصص هوشمند میتونه به بهترین شکل انجام بده و اثرگذار باشه. خیلی خیلی بیشتر از وقتی که یک متخصص معمولیه و هویتش با تخصصش تعریف شده و نه با هوشمندیش. در واقع تخصص شما باید در خدمت هوشمندی شما باشه. نه اینکه شما در خدمت تخصصتون باشید.
با توجه به این دلایل، این دوره خیلی خیلی میتونه برای یک متخصص مفید باشه.
گول دانش شوفر را نخوریم!!! به فایل صوتی زیر گوش فرا دهید
جزئیات دوره
مدت زمان: طول این دوره هفت ماهه که البته ممکن دو هفته بهش اضافه بشه یا کم بشه.
روش برگزاری: این دوره به صورت غیر حضوری برگزار میشه و برخی جلسات به صورت آنلاین و زنده برگزار خواهد شد.
ابتدای هر هفته، درس جدید دریافت میکنید و در انتهای هر درس، تمرینهایی رو باید انجام بدید که تا اخر هفته مهلت داره. انتهای هفته در یک آزمون درک مطلب و همینطور جلسه زنده پرسش و پاسخ شرکت خواهید کرد. تمرینها و سؤالها و اشکالات در این جلسه بررسی خواهد شدو بعضی از نکات تکمیلی مربوط به درس هم گفته میشه.
فرصت دیدن هر درس و انجام تمرینها فقط تا انتهای همون هفته است. ولی جلسه آنلاین ساعت مشخصی داره. مثلا روز پنجشنبه یا جمعه ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر.
فعالیتهای هر فرد، ارزشگذاری میشه و در نهایت سطح یادگیری هر فرد مشخص میشه و این سطح، در ادامه مسیر آموزشی ذهن هوشمند تعیین کننده است.
هزینه سرمایهگذاری شما در این دوره
قیمت واقعی دوره ۱۹۹۰۰۰۰
قیمت پایه دوره ۱۰۰۰۰۰۰۰ (قیمت قسطی دوره و در شرایط کرونا)
پرداخت نقدی: ۸۰۰۰۰۰۰
وی آی پی: ۱۲۰۰۰۰۰ (هفتهای بیست دقیقه مشاوره خصوصی با استاد)
کوچینگ خصوصی و از راه دور: ۱۸۹۰۰۰۰۰(به مدت یکسال : هفت ماه دوره و پنج ماه پس از دوره)
سؤال بسیاری از مخاطبان: آیا شما ضمانت بازگشت وجه هم دارید؟
پرسیدن چنین سؤالی درباره چنین دورهای به نظر من خیلی بهجا نیست. چرا که اگر توضیحات کامل در رابطه با این دوره رو مطالعه کردید، و متوجه ضرورت و تمایز این دوره نسبت به هر دوره دیگهای شدید، و در تغییر کردن و فعالسازی هوشمندی مصمم هستید، از گرفتن نتیجه هم مطمئن خواهید بود. چرا که میدونید گرفتن نتیجه از این دوره بستگی به جدّیت و ظرفیت خود شما داره.
ما یکی از کاملترین مسیرهای آموزشی رو برای شما طراحی کردیم.
به نظر من اگر شک دارید که از این دوره نتیجه میگیرید، اصلاً حضور در این دوره رو به شما پیشنهاد نمیکنم. ابتدا مطمئن بشید بعد اقدام کنید.
با شک وارد این دوره نشید.
با این حال اگر مسیر رو با تمام جزئیات و تمرین طی کردید، و از دوره راضی نبودید (تنها با این شرط) مبلغ پرداختی شما تمام و کمال پس داده خواهد شد.
در این دوره چه چیزهایی به دست میآورید؟
محتوای منحصر به فرد و تکرار نشدنی
پشتیبانی
سؤال و جواب مستمر
ارتباط مستمر با مجموعه
دریافت برنامه
دستور العمل هر جلسه
عضویت در باشگاه ذهن هوشمند
امکان شرکت در دورههای سطح بالاتر مجموعه
خدمات وی آی پی برای کسانی که دوره وی آی پی را تهیه میکنند.
اما من هنوز شک دارم چون …
شاید بعضیها کم و بیش قانع شده باشن که لازمه در این دوره شرکت کنن ولی هنوز دو دل هستن. اولاً اگر دو دل هستید، قطعا نباید در این دوره شرکت کنید. چون این دوره اطمینان و جدیت میخواد. پس با دو دلی قطعا اجازه شرکت در دوره رو ندارید.
و اما کسانی که به خاطر بعضی شرایط از جمله زمان و اولویتبندی کارهای دیگه بهانه میارن باید خدمتشون بگم که:
زمان مناسب هیچ وقت نمیاد. در واقع بعضی چیزها هیچ وقت براشون وقت نیست. مثل همین رشد کردن. و هم اینکه شخصیت مکانیکی، با توجه به اینکه فقط براش زنده بودن مهمه و نه رشد کردن، تلاش میکنه شما رو از صرف انرژی در این مسیر منصرف کنه. شاید هم موفق بشه. من نمیدونم. ولی مهم اینه که انسانی که در مسیر هوشمندی قرار داره میدونه که باید برای مسائل مهمی مثل رشد خودش، همیشه اولویت قائل بشه. ولی بیشتر از این توضیح نمیدم و اصلا به دنبال قانعسازی شما نیستم. بلکه این شما هستید که باید بتونید ما رو قانع کنید که شما رو در این مسیر همراهی کنیم. قطعاً ترجیح میدیم وقت و انرژی خودمون رو صرف افرادی بکنیم که بیشتر از بقیه لیاقتش رو دارن. امیدوارم که شما هم جزو این افراد ارزشمند باشید.
خوب به این کلیپ نگاه کنید و سعی کنید رابطه اون رو با زندگی روزمره خودمون پیدا کنید. و همچنین رابطهاش رو با تفکر
همه وقتی به این کلیپ نگاه میکنن میخندن. ولی شاید حواسشون نباشه که در جنبههای مختلف زندگی، به همین شکل دارن از تفکرشون استفاده میکنن. ولی کسی به تفکرشون نمیخنده. چون وقتی حماقت جمعی میشه ناپدید میشه. و کارها، افکار و رفتارهای اشتباه، یک رفتار معمولی تلقی میشن!!! و قسمت بزرگی از درد امروز ما همینه.
قطعا ارزشش وقتی مشخص میشه که ببینیم نتایجی که به دست میاریم چقدر ارزشمنده. البته درک ارزشمندی خودش قسمتی از رشد هوشمنده. تا کسی هوشمند رشد نکرده باشه، ارزشمندی رو هم نمیتونه درک کنه مگر وقتی که خیلی دیر شده باشه.
لازم هست قطعا ولی با زنده موندن هیچ اتفاقی نمیافته. اکثر انسان ها در تله بقا گیر افتادن. بدون هوشمندی زندگی شما مثل یک ربات خواهد بود. شاید حتی بدتر.
دو مدل میشه به این سؤال جواب داد.
مدل مکانیکی که اکثر مردم درگیرش هستن و مدل هوشمند.
هوشمندی شما در کشف جواب این سؤال میتونه راهگشا باشه. به دلیل عدم وجود آموزش هوشمندی، هنوز مرجع مناسبی برای گرفتن تأیید در این زمینه وجود نداره و هر گونه تأییدی از جانب هر مرجعی، کلیشهای و نمایشیه. در واقع، مهندسی فکر و مجموعه ذهن هوشمند، اولین مرجع و منبع برای این موضوع هستن.
تمرکز دورههای موفقیت بیشتر بر روی موفقیت مالیه و ارتباطی با رشد فردی نداره. بعضیا هم که از رشد فردی صحبت میکنن در نهایت با هدف رشد مالی به رشد فردی پرداخته میشه و با موضوع ذهن هوشمند و هوشمندی که نقطه قوت انسانه کاملا متفاوته. میشه گفت تقریبا هیچ مبحثی از مباحث دورههای موفقیت با نگاه هوشمندانه مطرح نمیشه.
دوره کارخانه ذهن هوشمند هم از جنبه اهداف و هم از جنبه سرفصلها و هم از جنبه روشهای آموزشی با دورههای کوچینگ فرق میکنه. هدف دوره کارخانه ذهن هوشمند، رشد ذهنی و رشد تفکر انسانه و این رشد منجر به رشد همه جانبه در زندگی میشه. ولی در دورههای کوچینگ تمرکز بر روی تحقق یک هدف عملی در زندگیه. برای کشف تفاوت سرفصلها و موضوعات این دوره و دورههای کوچینگ میتونید خودتون سرفصلها رو مقایسه کنید. مطالب دوره کارخانه ذهن هوشمند کاملا متفاوته. قبلا توضیح داده شد که روش ها چقدر مهم هستن. تمایز اصلی دوره کارخانه ذهن هوشمند، روش منحصر به فرد اونه. یعنی روشی که شما رو قادر میکنه تا خودتون بتونید روشهای مورد نیاز خودتون رو خلق کنید. بدون توجه به روش صحیح، اطلاعات میتونن نتیجه عکس در زندگی شما داشته باشن. مهمترین تفاوت این دوره اینه که شما خودتون تبدیل به یک استراتژیست میشید نه اینکه افکار دیگران رو کپی کنید و پا در جای پای اونها بزارید. اگر این صفحه رو کامل مطالعه کرده باشید، به تفاوتهای منحصر به فرد این دوره خود به خود پی خواهید برد. تفاوتها یکی دوتا نیستن. و بعد از بررسی کامل در واقع متوجه میشیم که هیچ چیز مشترکی وجود نداره. شاید نهایتا ۵ درصد مطالب مشترک باشه.
ان ال پی یعنی برنامه ریزی عصبی کلامی. و همونطور که از اسمش پیداست، تمرکز این روش بر مباحثیه که مغز رو تحت تأثیر قرار میده. در حالیکه در کارخانه ذهن هوشمند، قراره از قالبهای مغزی و محدودیتهای اون خارج بشیم. ان ال پی روشیه که بیشتر در ارتباطات کاربرد داره. در حالیکه در روش ذهن هوشمند، شما به قدرت تفکر و برنامهریزی و تصمیمگیری در تمام جنبههای زندگی دست پیدا میکنید. و البته نه بر اساس سیستم مغز و محدودیتهای اون. بلکه بر اساس تفکر آگاهانه و خلاقانه. بعد از فعالسازی هوشمندی، روشهای انالپی دیگه نه روی شما اثری داره و نه برای شما کاربردی خواهد داشت مگر کاربردهای خیلی سطحی و جزئی.
بهبود و توسعه فردی شاخههای زیادی داره. ولی دوره ما به ریشه توسعه فردی یعنی رشد ذهنی و تفکر میپردازه. با فعال شدن هوشمندی، جنبههای مختلف رشد و توسعه فردی خود به خود برای شما شکل خواهد گرفت یا مسیرش بسیار کوتاه خواهد شد. روش، حرف اول رو میزنه و حتی توسعه فردی به روش ذهن هوشمند، با روشهایی که آموزش داده میشه کاملا متفاوته. خیلی وقتها توسعه فردیای که آموزش داده میشه، در واقع رشد نیست بلکه توقف و سرکوب کردنه. و برای رسیدن به این تشخیص به هوشمندی نیاز داریم.
دوره ما یک دوره کاملا مهارتیه و هیچ ارتباطی با دورههای انگیزشی نداره. در این دوره اصلا قرار نیست به شما انگیزه بدیم. قراره به شما روش و ابزار بدیم تا بتونید راهحلها رو خودتون به بهترین شکل خلق کنید.
دوره ما هیچ ارتباطی با دورههای آموزش نظریه جذب نداره. و با بسیاری از تلقینها و روشهای این نظریه مخالفه. روش جذب، یکی از شایعترین روشهای سرکوب شدن هوشمندی انسانه. موردهای زیادی داشتم که در تستهای مختلف، قدرتهای ذهنی و قدرت تشخیص و انتخاب خودشون رو از دست دادن و در دام تلقینهای این نظریه اسیر شدن. اگر با شخصیت مکانیکی آشنا شده باشید، متوجه خواهید شد که ذهن مکانیکی جذب چنین ادعاهایی میشه چون قدرت تشخیص و خلق نداره. برای جمعبندی باید بگم که روش جذب تمام قابلیتهای ذهنی شما رو سرکوب خواهد کرد و البته کسانی که اسیر روش جذب شدند، چون هوشمندی خودشون رو نشناختن، خیلی از بین رفتن هوشمندی خودشون رو حس نمیکنن. چون هر روز بیشتر و بیشتر در رفتارهای مکانیکی غرق میشه. تلقین دشمن هوشمندیه و شخصیت مکانیکی تلقینپذیره و رفتارش هم بر اساس تلقین تغییر میکنه. فراموش نکنید که رسیدن به برخی نتایج از این روش به معنی درست بودن روشها نیست. چرا که رسیدن به نتیجه، میتونه بیش از یک دلیل داشته باشه و اصلیترین دلیل رسیدن به نتایج در زندگی، تغییر رفتاره. و چیزی که در روش جذب به عنوان تفکر ازش یاد میشه هیچ ارتباطی با تفکر نداره. در یک مقاله کامل در وبسایت مهندسی فکر این نظریه نقد شده که میتونید اون رو مطالعه کنید.
مهارتهای زندگی از مهارتهای اساسیه که هر انسانی باید بلد باشه. ولی در دوره کارخانه ذهن هوشمند شما یاد میگیرید که چطور مهارت رو برای خودتون بسازید و یک مهارت یا رفتار رو نقد کنید. در این دوره اطلاعات خام به شما داده نمیشه. بلکه قراره شما روش کشف اطلاعات خوب از بد رو تشخیص بدید. و در آموزشهای مهارتهای زندگی اطلاعات مفید و اطلاعات نادرستی وجود داره که شما برای تشخیص خوب از بد و مفید از غیر مفید به ذهن هوشمند نیاز دارید.
هدف دوره کارخانه ذهن هوشمند رشد همه جانبه شماست. در این دوره به شما ابزار و روش داده میشه که بتونید هر مسألهای از هر نوعی رو حل کنید. چه مسائل روانی، چه مسائل ذهنی و چه مسائل خارجی. انجام روشهای پاکسازی بدون استفاده از هوشمندی نتیجه عکس خواهد داشت. و توهمهای بزرگی رقم خواهد زد. قبلا فرمول افزایش جهل رو توضیح دادیم. بدون توجه به هوشمندی هر کار مفیدی میتونه نتیجه عکس داشته باشه. من هم افراد متعددی رو دیدم که در این دورهها شرکت میکنن و نتیجه عکس میگیرن یا در یک توهم بزرگ غرق میشن. چرا که تنها راه نجات انسان از جاده تاریک زندگی، رشد هوشمندی خودشه و نه روشهای تجربی و غیر قابل اعتماد. از طرفی دیگه قبلا گفتیم که هر کدوم از روشها ممکنه قسمتهای درست و قسمتهای غلطی داشته باشن. پس شما تا به سلاح هوشمندی مجهز نباشید، روش سالم از روش ناسالم رو نمیتونید تشخیص بدید.
این دوره در آینده برگزار خواهد شد. ولی شرط حضور در دوره استادی ذهن هوشمند، دریافت نمره قبولی در دوره پایه ذهن هوشمند (کارخانه ذهن هوشمند) است.
احساس شما وابسته به تجربیات شماست. اگر یاد بگیرید که تجربیات جدیدی برای خودتون خلق کنید، قطعا احساس شما هم تغییر خواهد کرد. این از مرحله احساس.
یک مرحله بالاتری هم وجود داره که مرحله باور شماست. یعنی اگر باور کنید که تغییری نمیتونید ایجاد کنید، قطعا دست و پای شما خیلی بیشتر بسته خواهد بود.
ولی چیزی که ما در این دوره آموزش میدیم، هوشمندیه.
وقتی شما هوشمندی خودتون رو رشد بدید، دیگه درگیر باورهای نادرست و توهمی نمیشید.
از طرفی دیگه، آدمی که هوشمندی خودش رو رشد نداده باشه، تجربیاتش باورهاشو میسازن و این سبک زندگی باعث میشه فرصتهای خیلی خیلی زیادی رو از دست بده.
پس قبل از اینکه به باور یا احساس خودتون توجه داشته باشید، باید به این فکر کنید که واقعیت چیه؟ یا اینکه چرا شما چنین احساسی دارید؟ منشأ و دلیل اصلی این احساس و باورتون چیه؟
باور و احساس شما دلیل بر ناتوانی شما نیست. بلکه دلیل بر وجود نقصهاییه که باید اصلاح بشن. نقص در آگاهی، نقص در تجربه و نقص در مهارت. و این دقیقاً مسیریه که در این دوره طی میکنیم.
این تغییراتیه که باید در شما به وجود بیاد تا تغییرات خوب دیگه در زندگیتون وارد بشه.
و تا این تغییراتی که دست شما هستن به وجود نیاد، تغییراتی که دوست دارید به وجود بیاد، هیچ وقت وارد زندگی شما نمیشن.
چون اکثر آدمها این صحبت رو میشنون ولی مسیر قبلی خودشون رو ادامه میدن. و اینطوری زندگی هیچ تغییری نمیکنه. در چنین حالتی اجازه ندارن هیچ کسی جز خودشون رو ملامت کنن.
قبل از جواب به این سؤال باید چند نکته رو مرور کنیم.
روانشناسی یک عمل مبتنی بر تجربه است و روش نتیجهگیری اون هم بر اساس آماره.
از طرفی دیگه روانشناسی مکاتب فراوانی داره که حتی میتونن ضد هم باشن و نظرات همدیگه رو رد کنن.
سوم اینکه مباحث مربوط به تفکر و هوشمندی، مباحثی خارج از دانش روانشناسیه هر چند که بعضیها به این مباحث میپردازن. ولی پایههای اساسی نتیجهگیری برای این مباحث، خارج از علم روانشناسی بررسی میشه.
چهارم اینکه روشها مهمتر از اطلاعات و دانش هستن. روشی که در مسیر آموزشی ذهن هوشمند پیگیری میکنیم، مسیر متفاوتیه که بیشتر بر اساس مقایسه، تفکر، خودشناسی و عصبشناسیه.
و در نهایت دو نوع روانشناس داریم.
روانشناسی که دانش خودش رو کاملترین و روش روانشناسی رو تنها روش برای رسیدن به نتیجه میدونه. کاری به این نداریم که دیدگاهش درسته یا نه. ولی قطعاً دوره ما به درد چنین روانشناسی نمیخوره و اصلاً صلاحیت حضور چنین طرز فکری در دوره تأیید نخواهد شد. چون کسی که خودش رو بهترین و کاملترین میدونه، چیزی برای یاد گرفتن نداره. حتی خود ما هم که این مبحث رو تدریس میکنیم و ادعا میکنیم که تنها منبع جامع این موضوع هستیم، خودمون رو کاملترین نمیدونیم و همیشه در حال ارتقای خودمون هستیم. از همه منابع استفاده میکنیم ولی همیشه به دنبال کشف بهترین روش هستیم تا بهترین نتیجه رو هم به دست بیاریم. چه برسه به متخصصین علوم دیگه که به صورت تکبعدی دانش خودشون رو رشد دادن. قطعا نقصهای فراوانی وجود داره و رفع این نقصها نیازمند تغییر روشهاست.
روانشناس نوع دوم روانشناسیه که دانشی به دست آورده و لزوماً دانش خودش رو برتر نمیدونه و همیشه به دنبال کشف چیزهای بهتره. چنین روانشناسی میتونه از مباحث دوره استفاده کنه به شرطی که به دنبال از بین بردن محدودیتهای ذهنی خودش باشه.
در نهایت باید بگم که تفکر و هوشمندی چیزی نیست که در هیچ علمی آموزش داده بشه. هر چند که متخصصان هر علم، خودشون رو هوشمندترین آدم فرض میکنن. (توهم برتری) ولی قبلا توضیح دادیم که هوشمندی داستان متفاوتیه و هیچ تخصصی به تنهایی یک انسان رو هوشمند نمیکنه و بهش فکر کردن یاد نمیده. حتی این تخصص میتونه منجر به زیاد شدن جهل یا حماقت یک شخص بشه. چونکه اطلاعات نیستن که حرف اول رو میزنن. بلکه روشها هستن و هوشمندی دقیقا به همین معنیه. موضوع روشها به صورت دقیق و کامل در دوره بررسی میشه و تمامی ادعاها با دلیل، اثبات میشن. برای درک بهتر این موضوع میتونید مباحث این صفحه رو دقیقتر مطالعه کنید. توضیحات کاملی در این زمینه داده شده و اگر سؤالی داشتید میتونید با مجموعه ما مطرح کنید.
شرکت کردن در دورههای متعدد از این جهت خوبه که متوجه کیفیت و تفاوت مباحث این دوره با دورههای دیگه خواهید شد. در قسمتهای مختلف این صفحه توضیح دادیم که این دوره با دورههای دیگه چه تفاوتی داره ولی به شکل کلی، هوشمندی چیزی نیست که در هیچ دورهای به شکل تخصصی و جامع آموزش داده بشه. حتی در دورههای دیگه، شما به معیار دقیق و قابل قبولی برای کشف و نقد آموزشهای مختلف دست پیدا نمیکنید. معمولا هر کسی از زاویه دید خودش یک موضوع رو مورد بررسی قرار میده و براش نسخه میپیچه. روش ما در آموزش هوشمندی، دقیقا برعکس این روشه. ما به دنبال از بین بردن زاویه دیدهای محدود هستیم. زاویه دیدهایی که محدود به تجربههای محدود و مقطعی هستن. و دقیقا این بلاییه که سیستم آموزشی و انواع دورههای آموزشی بر سر هوشمندی ما آوردن.
اگر شما با دوره و آموزش به دنبال رشد واقعی هستید، باید این نکته رو توجه داشته باشید که رشد واقعی بدون رشد هوشمندی و رشد ذهنی شما بیمعنیه. و در همین صفحه توضیح دادیم که اکثر دورههای آموزشی چه بلایی بر سر هوشمندی شما میارن. اگر شما به سلاح هوشمندی مسلح نباشید، نه تنها این دورهها برای شما مفید نخواهد بود، بلکه به محدودیتهای شما و توهم آگاهی شما اضافه میکنه.
ولی اگر هوشمندی خودتون رو اصولی رشد داده باشید، حتی از بیفایدهترین دورهها هم میتونید برای رشد ذهن هوشمند خودتون برداشت حداکثری داشته باشید.
خیلی خوبه که کسب و کار موفقی دارید و فرصت مناسبی برای شماست تا روی خودتون بیشتر سرمایهگذاری کنید. چون قبلا هم گفتیم که رشد جیب شما به معنی رشد شما نیست. و اگر جیب تنها رشد کنه، خوشحالی و احساس شما مقطعی خواهد بود. هرچند که این مقطع کمی طولانی باشه. ولی بعد از مدتی از فعالیت و تمرکز مطلق بر کسب و کار، متوجه میشید که باید روی مسائل دیگه زندگی هم سرمایهگذاری میکردید از جمله خودتون. متأسفانه امروزه حتی رشد کردن، در رشد کسب و کار تعریف شده. در حالی که رشد هر چیزی غیر خود واقعی، مقطعی و از بین رفتنیه. البته متوجه هستم که شاید درک این موضوع کمی سخت باشه چون چیزی نیست که در این لحظه حسش کنیم.
ما این دوره رو برای پیشرفت کسب و کار شما طراحی نکردیم. بلکه این دوره برای رشد خود شماست. البته درباره کسب و کار هوشمندانه هم در این دوره صحبت میشه که مبحث خیلی مهمی هست. یک کسب و کار هوشمندانه، کسب و کاریه که به هوشمندی دیگران هم کمک کنه.
خلاصه اینکه کسب و کار موفق به معنی رشد کردن و موفقیت نیست. هر چند که موفقیت رو در عصر حاضر اینطور در ذهن مردم جا انداختن. موفقیت واقعی، رشد هوشمندی شماست و کسب و کار شما باید وسیلهای باشه برای رشد خود شما و هوشمندی شما. نه برعکس
نکته: اگر حس میکنید به هیچ زمینهای به غیر از کسب و کارتون علاقهمند نیستید، معنیش این هست که تک بعدی رشد کردید و تک بعدی رشد کردن یعنی محدودیت. همین که به خاطر علاقه کم نتونید کاری رو انجام بدید یا انتخاب نکنید که به سمت اون فعالیت برید یا حتی علاقهتون رو افزایش بدید، در واقع در تله محدودیت ذهنی اسیر شدید. قطعا تا الان متوجه شدید که همه این حالتها، مربوط به ذهن شماست و نه هیچ چیز دیگه. و این ذهن قابل تغییره. همونطور که من از فیزیک و ریاضی متنفر بودم ولی بعداً عاشقشون شدم چون طرز فکرم عوض شد. در مورد تاریخ هم برای من همین اتفاق افتاد. در واقع بهتره بگم درمورد تمام مباحث عملی و مهارتی چنین دیدی پیدا کردم و همین باعث شد همه جانبه رشد کنم. پس به شما پیشنهاد میکنم اسیر محدودیتهای فعلی خودتون نشید.
اگر شما یک متخصص اهل رشد و پیشرفت هستید و درک کردید که باید در زندگی رشد کنید و تخصص شما تنها قسمتی از رشد شماست، این دوره قطعاً به درد شما خواهد خورد. در چند قسمت این صفحه توضیح دادم که چرا یک متخصص به رشد ذهن و تفکر هوشمند خودش نیاز داره.
دلیل اول: در مسیر تخصص، هیچ اثری از هوشمندی دیده نمیشه و هوشمندی انسان مورد بحث نیست. رسیدن به تخصص بدون هوشمندی امکانپذیره.
دلیل دوم: هدف مسیر تخصصی بیشتر کسب و کاره و هیچ تخصصی برای رشد هوشمندی طراحی نشده. پس طبیعیه که هوشمندی در این مسیر رشد نکنه.
دلیل سوم: به دلیل انسانمحور نبودن اغلب تخصصها، روشهای آموزشی منجر به سرکوبشدن هوشمندی میشه. نگاه انسان رو تک بعدی میکنه و همین باعث میشه که یک متخصص به عنوان یک انسان، به جای مفید بودن، مخرب باشه. البته قطعاً نه همه. ولی بسیاری از متخصصها در چنین دامی میافتن. این مورد به شکل ویژه در دوره بررسی میشه.
دلیل چهارم: اگر هوشمندی در کنار یک تخصص قرار بگیره، اثرات بسیار بسیار خوبی بر یک جامعه میزاره. در واقع خیلی از کارهایی که مسؤولین یک جامعه نمیتونن درست انجام بدن، یک متخصص هوشمند میتونه به بهترین شکل انجام بده و اثرگذار باشه. خیلی خیلی بیشتر از وقتی که یک متخصص معمولیه و هویتش با تخصصش تعریف شده و نه با هوشمندیش. در واقع تخصص شما باید در خدمت هوشمندی شما باشه. نه اینکه شما در خدمت تخصصتون باشید.
با توجه به این دلایل، این دوره خیلی خیلی میتونه برای یک متخصص مفید باشه.
پرسیدن چنین سؤالی درباره چنین دورهای به نظر من خیلی بهجا نیست. چرا که اگر توضیحات کامل در رابطه با این دوره رو مطالعه کردید، و متوجه ضرورت و تمایز این دوره نسبت به هر دوره دیگهای شدید، و در تغییر کردن و فعالسازی هوشمندی مصمم هستید، از گرفتن نتیجه هم مطمئن خواهید بود. چرا که میدونید گرفتن نتیجه از این دوره بستگی به جدّیت و ظرفیت خود شما داره.
ما یکی از کاملترین مسیرهای آموزشی رو برای شما طراحی کردیم.
به نظر من اگر شک دارید که از این دوره نتیجه میگیرید، اصلاً حضور در این دوره رو به شما پیشنهاد نمیکنم. ابتدا مظمئن بشید بعد اقدام کنید.
با شک وارد این دوره نشید.
با این حال اگر مسیر رو با تمام جزئیات و تمرین طی کردید، و از دوره راضی نبودید (تنها با این شرط) مبلغ پرداختی شما تمام و کمال پس داده خواهد شد.
قبلا درباره اهمیت گذروندن این دوره توسط مدرسها مخصوصاً مدرسان رشد و توسعه فردی صحبت کردیم. مباحث توسعه فردی هرچند که مفید هستن ولی با هوشمندی و مباحث این دوره، فاصله زیادی دارن. اگر بخوام دقیقتر این موضوع رو باز کنم، در مسیر آموزشی ذهن هوشمند، روش آموزش و یادگیری و انتخاب اطلاعات برای هر رشته، متفاوت از رشتهها و منابع دیگه است. تفاوت روش، تفاوت در نتیجهها رو به وجود میاره. در روش ذهن هوشمند، بسیاری از اطلاعات و ادعاها غربال میشن و بهترین اطلاعات بر اساس معیارهای هوشمندی مشخص میشن. نه بر اساس تجربههای محدود به زمان و مکان.
پس این دوره میتونه یک دوره بسیار حیاتی و تعیینکننده برای یک مدرس باشه. و بهش کمک کنه تا هر محتوایی رو نپذیره و با نگاه عمیقتر و دقیقتری به آموزش بپردازه. برای یادگیری مباحث توسعه فردی، همین شرایط برقراره.
با توجه به توضیحاتی که در قسمتهای قبلی داده شد، مسیرها و محتواهای آموزشی هیچ توجهی به هوشمندی ندارن. من در دورههای استادی داخلی و خارجی متعددی شرکت کردم و با مباحث دقیق و کامل این دورهها آشنا هستم. اتفاق خطرناک اینه که یک مدرس، بدون توجه به هوشمندی به آموزش بپردازه. به خیال خودش داره به دیگران خدمت میکنه ولی ناخواسته داره بهشون ظلم میکنه. همونطور که اساتید فعلی، به نظام آموزشی و ضربههاش به انسان ایراد میگیرن، همین ایراد به اغلبشون (شما بخونید تقریبا همه) وارده. اون چیزی که این اساتید بهش توجه دارن، ضعف مهارتی دانشآموز در سیستم آموزشی ماست. ولی مهارت در نظام هوشمندی و مهندسی فکر، پایینترین سطح هوشمندیه. و بدون شناخت سطحهای دیگه، یک مدرس تنها دانشپذیر رو تبدیل به یک انسان مکانیکی پیشرفته میکنه.
نکته کلیدی برای افراد باهوش داخل پرانتز: حتی رشد مهارت با نگاه و اهداف مکانیکی نسبت به رشد مهارت با نگاه و اهداف هوشمند بسیار متفاوته. در ظاهر هر دو در حال یادگیری یک مهارت هستن ولی خروجیهای این دو شخصیت در درازمدت بسیار متفاوته.
دقت داشته باشید که ما ذهن مکانیکی رو به سه سطح و ذهن هوشمند رو به پنج سطح تقسیم میکنیم. اگر بدون توجه به سیستم هوشمندی کسی آموزش ببینه، در واقع تبدیل به یک انسان مکانیکی پیشرفته میشه و یک انسان مکانیکی پیشرفته، مقاومت بیشتری در برابر هوشمندی خودش خواهد داشت. چون در توهم رشد و دانش گیر میکنه. چرا که سلاحی برای مقابله با این پدیده نداره غیر از آموزشهای تجربی خودش که هیچ کمکی در این زمینه بهش نمیکنن (مثل خیلی از اساتید حال حاضر).
پس این دوره میتونه مکمل خوبی برای دورههای استادی حرفهای باشه.
نظر یکی از دوستانی که تنها کتاب بازسازی ذهن هوشمند صفرم را مطالعه کردهاند (کتاب بازسازی ذهن هوشمند صفرم قسمتی بسیار کوچکی از محتوای دوره است)
سؤال یکی از مدرسان توسعه و بهبود فردی: من خودم روی مباحث توسعه فردی و آموزشی آن متمرکز هستم و روزانه با مطالب جدیدی در این زمینه درگیرم. آیا دوره شما به درد من میخورد؟
قبلا درباره اهمیت گذروندن این دوره توسط مدرسها مخصوصاً مدرسان رشد و توسعه فردی صحبت کردیم. مباحث توسعه فردی هرچند که مفید هستن ولی با هوشمندی و مباحث این دوره، فاصله زیادی دارن. اگر بخوام دقیقتر این موضوع رو باز کنم، در مسیر آموزشی ذهن هوشمند، روش آموزش و یادگیری و انتخاب اطلاعات برای هر رشته، متفاوت از رشتهها و منابع دیگه است. تفاوت روش، تفاوت در نتیجهها رو به وجود میاره. در روش ذهن هوشمند، بسیاری از اطلاعات و ادعاها غربال میشن و بهترین اطلاعات بر اساس معیارهای هوشمندی مشخص میشن. نه بر اساس تجربههای محدود به زمان و مکان.
پس این دوره میتونه یک دوره بسیار حیاتی و تعیینکننده برای یک مدرس باشه. و بهش کمک کنه تا هر محتوایی رو نپذیره و با نگاه عمیقتر و دقیقتری به آموزش بپردازه. برای یادگیری مباحث توسعه فردی، همین شرایط برقراره.
زندان ذهن؛ زندانی که اغلب انسانها در اون زندانی هستن ولی خودشون خبر ندارن. احتمالاً چون بزرگ فکر نمیکنن!
سؤال برخی از مخاطبان ما که در دورههای حرفهای استادی و کوچینگ شرکت کردهاند: من حرفهایترین دورههای آموزشی را گذراندهام. چه ضرورتی دارد که در دوره شما شرکت کنم؟
با توجه به توضیحاتی که در قسمتهای قبلی داده شد، مسیرها و محتواهای آموزشی هیچ توجهی به هوشمندی ندارن. من در دورههای استادی داخلی و خارجی متعددی شرکت کردم و با مباحث دقیق و کامل این دورهها آشنا هستم. اتفاق خطرناک اینه که یک مدرس، بدون توجه به هوشمندی به آموزش بپردازه. به خیال خودش داره به دیگران خدمت میکنه ولی ناخواسته داره بهشون ظلم میکنه. همونطور که اساتید فعلی، به نظام آموزشی و ضربههاش به انسان ایراد میگیرن، همین ایراد به اغلبشون (شما بخونید تقریبا همه) وارده. اون چیزی که این اساتید بهش توجه دارن، ضعف مهارتی دانشآموز در سیستم آموزشی ماست. ولی مهارت در نظام هوشمندی و مهندسی فکر، پایینترین سطح هوشمندیه. و بدون شناخت سطحهای دیگه، یک مدرس تنها دانشپذیر رو تبدیل به یک انسان مکانیکی پیشرفته میکنه.
نکته کلیدی برای افراد باهوش داخل پرانتز: حتی رشد مهارت با نگاه و اهداف مکانیکی نسبت به رشد مهارت با نگاه و اهداف هوشمند بسیار متفاوته. در ظاهر هر دو در حال یادگیری یک مهارت هستن ولی خروجیهای این دو شخصیت در درازمدت بسیار متفاوته.
دقت داشته باشید که ما ذهن مکانیکی رو به سه سطح و ذهن هوشمند رو به پنج سطح تقسیم میکنیم. اگر بدون توجه به سیستم هوشمندی کسی آموزش ببینه، در واقع تبدیل به یک انسان مکانیکی پیشرفته میشه و یک انسان مکانیکی پیشرفته، مقاومت بیشتری در برابر هوشمندی خودش خواهد داشت. چون در توهم رشد و دانش گیر میکنه. چرا که سلاحی برای مقابله با این پدیده نداره غیر از آموزشهای تجربی خودش که هیچ کمکی در این زمینه بهش نمیکنن (مثل خیلی از اساتید حال حاضر).
پس این دوره میتونه مکمل خوبی برای دورههای استادی حرفهای باشه.
با بزرگترین دشمن هوشمندی خودتون آشنا بشید!
اگر این سؤال براتون پیش اومد که چرا انسان با این همه قابلیت و ظرفیت، نه تنها هوشمند نشد بلکه زندگیش از موجودات دیگه بدتره، باید بهتون بگم که جوابش برمیگرده به شناخت دشمن هوشمندی.
خیلیها مغز انسان رو نقطه برتریش نسبت به موجودات دیگه قلمداد میکنن. ولی اگر بیاییم و خوب مغز رو بشناسیم متوجه میشیم که مغز ما، نه تنها باعث پیشرفت ما نیست بلکه عامل اصلی بدبختی ماست. چون اصلا دنبال پیشرفت نیست. مغز ما طراحی شده برای اینکه ما رو زنده نگه داره و از شرایط خطرناک دور کنه. برای همین برامون ترس میسازه. احساسات منفی میسازه و خیلی چیزهای دیگه.
و وقتی با هوشمندی و سیستمش آشنا بشید، متوجه میشید که مغز، به شدت غیر هوشمنده. چون قضاوتش مبتنی بر تجربه است و نه تفکر. مغز آیندهنگر نیست، فقط براش این لحظه مهمه. چون آینده نگر نیست، نمیتونه برای پیشرفت برنامهریزی کنه. اینجاست که دانش هوشمندی وارد عمل میشه تا انسان رو از این فلاکت نجات بده.
اگر بخوام از رفتارهای غیر هوشمندانه مغز بگم شاید یک ساعت طول بکشه. مغز قضاوتگر، تجربه محور، ترسو، تنبل، بداخلاق و بیحوصله است. مغز قدرت بینش نداره که بتونه خیلی چیزها رو بفهمه یا تشخیص بده. یعنی کوره. تغییر برای مغز تنها با تجربه اتفاق میافته. چون تنها راه ارتباطیش با دنیای خارج، حواس پنجگانه و مسیرهای عصبیه که بر اساس حواس پنجگانه شکل گرفتن. برای همینه که آدمهای مکانیکی نمیتونن کار درست رو انجام بدن و خیلی سختشونه. چون مغزشونه که کنترلشون میکنه. ولی یک انسان هوشمند انتخابکنندهاست و در لحظه میتونه تغییر ایجاد کنه و این چیزیه که در دوره کارخانه ذهن هوشمند یاد میگیریم.
خلاصه اینکه در یک جمله بهتون بگم که مغز حرف حساب حالیش نیست. به هیچ چیز غیر از تجربه محدود خودش اعتماد نداره. حتی درک نکرده که تجربیاتش محدود هستن و ممکنه اشتباه باشن. مغز اونقدر نفهمه که حتی خیلی وقتها ممکنه کار اشتباه رو کار درست تشخیص میده و حتی بقای شما رو به خطر میندازه. دلیلش اینه که مغز با همه قابلیتهاش، محدودیتهای خودش رو هم داره. دانشش کمه. روش حل مشکلش هم به کلی داغونه. معیار تصمیمگیریش تجربیاتشه. اصلا هم درست و غلطش مهم نیست. در واقع میشه گفت مغز لج باز و یک دنده است. تنها راه اینکه مغز شما در خدمت شما دربیاد اینه که هوشمندی خودتون رو رشد بدید.
و اگر در دورههای مهارتی دیگه شرکت کردید و درباره مسیر عصبی شنیدید، این تنها نصف داستانه. و اگر نصف دیگه داستان رو نشنوید، کمی در زندگیتون پیشرفت میکنید ولی نه یک پیشرفت چشمگیر. چون هنوز اختیار زندگیتون رو به مغزتون سپردید. و این چیزیه که بسیاری از اساتید دربارهاش حتی اطلاعی ندارن. و ما برای اولین بار در این دوره دربارهشون صحبت میکنیم.
یک نمونه از تفکر و استراتژی غیر هوشمندانه که یک کسب و کار را از بین برد.
این نمونهای در کسب و کاره و این وضعیت در تمامی قسمتهای زندگی ما همیشه داره میافته
شرکت کداک kodak یک شرکت بسیار بزرگ در زمینه عکاسی است. وقتی دوربینهای دیجیتالی به بازار اومد، شرکت کداک که در حال تولید فیلمهای نگاتیوی و سنتی بود، تمام تمرکز و تبلیغات خود را با قدرت روی تبلیغ روی فیلمهای سنتی نگاتیوی قرار داد و به قدری این کار رو ادامه داد تا ورشکست شد. به قدری این موضوع بزرگ بود که کداک تبدیل به نماد شکست در برابر تحول دیجیتال شد.
این یک نمونه از تفکر غیر هوشمندانه است که ربطی به هیچ آموزش و تخصصی نداره. بلکه کاملا به نوع تفکر و طراحی استراتژی یک مدیر یا یک شرکت بستگی داره.
ولی این فقط یک نمونه بود تا به شما بگم که اصلا مهم نیست چقدر قوی هستید یا چقدر قدرتمند هستید. اگر غیر هوشمندانه فکر کنید، قطعا شکست خواهید خورد. حالا یه بار این شکست توی کسب و کار اتفاق میافته و یک بار توی روابط و یک بار بین خودمون و خودمون. شکستی که جبران ناپذیره.
مردم معمولی حتی شکستهاشون رو درک نمیکنن. وقتی که در تفکرشون، روابطشون، ذهنشون و مسیر زندگیشون شکستهای عمیق میخورن. چون نمیدونن از کجا ضربه خوردن، برای معالجهاش هم کاری نمیکنن و اینطوریه که شکست پشت شکست اتفاق میافته. فقط مشکل در عدم هوشمندیه.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.