کالبدشکافی پرونده یک جنایت؛ توهم دانش (۲)
نویسنده: سید محمد مهدی حکیم
نظریهپرداز و مدرس مهندسی فکر
قسمت اول مقاله توهم دانش را در اینجا مطالعه کنید
خب حالا فهمیدیم که توهم دانش چقدر بد و مضر است.
ولی چرا این اتفاق میافتد؟
دلایل زیادی برای توهم دانش وجود دارد ولی یک دلیل ما ورای تمامی دلیلهاست.
۱. فیلتر اطلاعات و نادیده گرفتن اطلاعات جدید
فیلتر ذهنی اطلاعات دلایل مختلفی دارد از جمله ترس، فرار از سختیها، فرار از درد، عدم قبول اشتباهات و …
کمبود اطلاعات صحیح و کامل یکی از دلایل مهم توهم دانش است. وقتی اطلاعاتی وجود نداشته باشد، تحلیلی هم وجود ندارد و نتیجه خاصی هم وجود نخواهد داشت و ما با کمترین واحدهای اطلاعاتی از آگاه بودنمان خوشحال هستیم و فکر میکنیم که هرچیزی که لازم است را میدانیم.
۲. اطلاعات زیادی: برخلاف تصور برخی، اطلاعات بیشتر از نیاز ما هیچ وقت باعث توهم آگاهی نمیشود و تنها در موارد خاص بیاستفاده میماند. آن چیزی که باعث میشود اطلاعات بیش از نیاز ما در دانش و آگاهی ما مشکلساز شود دلیل دیگری است که در مورد بعد آن را توضیح میدهم.
۳. ترکیب نادرست اطلاعات: مهم نیست که چقدر اطلاعات صحیح و ارزشمند داشته باشیم. اگر بلد نباشیم این اطلاعات را به شکل درستی کنار هم قرار دهیم، دانش جدیدی شکل میگیرد که نادرست است. ولی ما فکر میکنیم چونکه اطلاعات اولیه ما کاملا صحیح هستند، پس دانش ترکیبی و جدید ما نیز صحیح هستند، غافل از اینکه ترکیب اطلاعات داستان دیگری است. این بند را به عنوان روش تفکر نیز میتوانیم قلمداد کنیم. روش نادرست تفکر مهمترین دلیل توهم آگاهی است.
۴. اطلاعات اولیه نادرست: اگر بلد نباشیم اطلاعات صحیح و ناصحیح را از هم تشخیص دهیم، دانشهای جدید ما تماما توهم خواهند بود.
۵. فراموشی: یکی دیگر از دلایل توهم آگاهی، فراموش کردن اطلاعات مهم و سرنوشتساز در رابطه با موضوع مورد نظر است. در این حالت نتیجهای که میگیریم ناقص است ولی فکر میکنیم که به نتیجه خوب و کاملی دست پیدا کردیم. البته برخی ممکن است به فراموشی خود آگاه باشند و بر همین اساس احتمال نادرست بودن نتیجه نهایی خود را نیز در نظر بگیرند که در این حالت توهم آگاهی وجود نخواهد داشت و فقط ناآگاهی از نوع اول داریم. یعنی نمیدانیم و میدانیم که نمیدانیم یا حداقل احتمال آن را در نظر گرفتهایم.
۶. جنگ روانی: اطلاعات اولیه درست را ترکیب شده در اختیار ما قرار میدهند و ما نسبت به نوع و روش ترکیب آنها آگاهی کافی نداریم و این ناآگاهی باعث میشود تا گول بخوریم و جنگ روانی بر روی ما کارساز باشد.
۷. اعتماد نابجا: خیلی وقتّها به حرف اطرافیان خودمان گوش میکنیم و فکر میکنیم که حق با آنّهاست ولی بعدا به نادرست بودن حرف آنها پی میبریم. خیلی وقتها بدون اینکه به درستی یا نارستی حرف دیگران توجه داشته باشیم، تنها به خاطر داشتن اعتماد، آن را میپذیریم و در این حالت توهم دانش و آگاهی شکل میگیرد. یعنی اگر از ما بپرسند که کی گفته فلان حرف درست است یا نه، تنها دلیل ما این است که چون فلانی گفت و خودمان هیچ تحقیقی درباره درستی یا نادرستی آن حرف نداشتهایم. البته این به این معنی نیست که نباید اعتماد کرد بلکه باید نسبت به اعتمادمان به دیگران مراقب باشیم و به هر کسی اعتماد نکنیم و حرف هر کسی را قبول نکنیم.
۸. نادیده گرفتن اطلاعات: بعضی وقتها چیزهایی را میدانیم ولی خودمان را میزنیم به ندانستن و طوری رفتار میکنیم که انگار نمیدانیم. دلیل آن هم دوباره ترس و مسائلی از این قبیل است.
از استفان هاوکینگ نقل شده است که : بزرگترین دشمن دانش ندانستن نیست بلکه توهم دانستن است.
حالا که دلایل اصلی توهم دانش را شناختیم چکار کنیم؟
اولین راه حل مسأله چیست؟ شناخت دقیق و صحیح مسأله. در قسمت قبل به این شناخت رسیدیم و فهمیدیم که توهم دانش از کجا بهوجود میآید.
برای دور شدن از این مشکل بزرگ باید ریشههای آن را در ذهن خودمان بخشکانیم. و راهکار کلی معالجه توهم دانش هم شناخت دقیق خودمان و روشهای صحیح و متکامل تفکر است. چیزی که قبلا به ما آموزش داده نشده است. در ادامه راهکارهای دیگری را معرفی میکنم.
۱. تقویت مشاهده و دریافت اطلاعات به صورت کامل و بدون فیلتر: از الان به بعد سعی کنید که اطلاعات را فیلتر نکنید و مشاهده دقیق و عمیقی داشته باشید. حتی اگر اطلاعات و دادههای جدید برای شما دردآور هستند ولی اگر روشهای درست فکر کردن را یاد بگیرید، به شما قول میدهم که درد این دادهها تبدیل به لذت و فایده بزرگی برایتان خواهد بود.
۲. فراگیری روشهای صحیح تفکر: روشهای مختلفی برای درست فکر کردن ارائه شده است ولی از نگاه مهندسی فکر این روشها ناقص و غیر دقیق هستند و دلیل آن هم توجه نکردن به نظام تفکر است. در مهندسی فکر این مشکل را به شکل بسیار دقیق حل کردهایم.
۳. نقد اطلاعات اولیه و قبول نکردن چشم بسته اطلاعات: به روشهای دریافت اطلاعات و دلایل درستی آن توجه داشته باشید. حتما برای درستی اطلاعات بهدست آمده به دنبال دلیل قانعکننده باشید. تفکر نقادانه اینجا به کمک شما خواهد آمد. با تفکر نقادانه دیگر جنگ روانی اثر نخواهد کرد و اعتماد بیجا نیز شکل نمیگیرد.
۴. تقویت حافظه
۵. دستهبندی اطلاعات و کشف روابط منطقی بین آنها
۶. تلاش برای دستیابی به اطلاعات بهتر و جدیدتر
۷. از اطلاعات اولیه خود اطمینان حاصل کنید. بد نیست هر چند وقت یکبار مروری بر اطلاعات و دانستههای خود از منابع اصلی آن داشته باشید تا هم اطلاعات را به یاد بیاورید و هم از صحت برداشت خود مطمئن شوید. چه بسیار وقتهایی که مطلبی را میخوانیم و برداشت خاصی داریم و بعد از مدتی برداشت ما نسبت به همان مطلب تغییر میکند.
امیدوار جامعه ما از این مشکل بزرگ رهایی پیدا کند و همواره رشد و تعالی داشته باشیم.