در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر میزند و بر روی یک خانمی مینشیند.
آن خانم از روی ترس شروع به فریاد زدن میکند. او وحشتزده بلند میشود و سعی میکند با پریدن و تکان دادن دستهایش سوسک را از خود دور کند.
واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشتزده میشوند.
بالاخره آن خانم موفق میشود سوسک را از خود دور کند.
سوسک پر میزند و روی خانم دیگری نزدیکی او مینشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش میشود که همین حرکتها را تکرار کنند!
پیشخدمت به سمت آنها میدود تا کمک کند.
در اثر واکنشهای خانم دوم، این بار سوسک پر میزند و روی پیشخدمت مینشیند.
پیشخدمت محکم میایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه میکند.
زمانی که مطمئن میشود، سوسک را با انگشتانش میگیرد و به خارج رستوران پرت میکند.
در حالیکه قهوهام را مزه مزه میکردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا سوسک باعث این رفتار عصبی شده بود؟
اگر اینطور بود، چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟
چرا او تقریبا به شکل ایدهآلی این مسئله را حل کرد، بدون اینکه آشفتگی ایجاد کند؟
این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانمها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود.
من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من میشود،
بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت میکند.
این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت میکند،
این ناتوانی من در برخورد با این پدیده است که موجب ناراحتیم میشود.
من فهمیدم در زندگی نباید واکنش انفعالی نشان داد، بلکه باید پاسخ هوشمندانه داد.
آن خانم به اتفاق رخداده واکنش انفعالی نشان داد، در حالیکه پیشخدمت پاسخ هوشمندانه و آگاهانه داد.
واکنشها همیشه غریزی هستند در حالیکه پاسخها همراه با تفکرند.
نحوه واکنشهای ما به مشکلات و نه خود مشکلات است که میتواند در زندگی بحران ایجاد کند.
این مفهوم مهمی در فهم زندگی است و برقراری بهترین ارتباط با خود، دیگران و محیط اطراف است.
شخصی که آرامش دارد به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیاش درست است. او به این خاطر آرامش دارد که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است. البته بعضی وقتها، آرامشها موقت و توهمی هستند. آرامش واقعی تنها و تنها با تغییر طرز فکر به دست میآیند.
۱۲ دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
مهارت فوقالعاده کاربردیست در مراحلی از زندگی بشدت احساس نیاز به این مهارت داشتم . بعد ازاتمام بحران و بررسی واکنش ها متوجه میشدم که خیلی راحت تر و با استرس کمتر میشد از بحران عبور کرد
کاملا درسته. قدرت ذهن ما بسیار بالاست و اگر درست از ذهنمون استفاده کنیم، هر چیزی قابل حله
زندگی بسته چهارچوب ذهنی مان میتواند باغ گل سرخی یا جهنمی باشد 😊
عالی بود
ممنون ازشما بخاطر نکات به ظاهر ساده و عالی و کاربردی
متشکرم
خیلی عالی و تاثیرگذار بود..افرین
با مثال جالبی خیلی خوب ضرورت مهارت یادگیری رفتاری هوشمندانه و داشتن ذهنی هوشمند رو
یاد آوری کردید
با درود وسپاس
سپاس از شما
مفید بود
دیدگاه جالبی بود وقتی از این بعد نگاه میکنی رفتار دیگه نشون میدی …. به ذهنت یاد میدی از زاویه بالا یا دید دیگه به موضوع نگاه کنه …. باعث میشه سریع تر تو مسیرت رشد کنی ✅✨
خیلی جالب و در عین حال آموزنده بود
دقیفا درسته
گاهی وقتی تحمل عملکرد اطارفیانم رو ندارم شروع به تقلا کردن میکنم
البته در این دوره و مطالعات دیگری که داشتم
هر وقت میخوام صحبت کنم و یا جواب بدم….
با تفکر و کنترل قضاوت نکردن ….. بهترین واکنش رو نشون میدم ….
گفتم بهترین چون از همسرم متوجه شدم که تغییر در رفتارم رو پسندیده …
خب این باعث میشه در هر جایی کنترل رفتار داشته باشیم.
سپاس از دوره و زحماتتون
واضح و روشن است که رفتار هوشمندانه در مواجه شدن با مشکلات و گرقتن تصمیم درست در آن لحظه بسیار مهم و حایز اهمیت است و جلو گیری از آسیب های بیشتر می کند
ولی بعضی حوادث و مشکلاتی که به مراتب عمیق تر و تاثیر ناخوشایندی در روند زندگی دارند و شاید تا سالیان به همراه ما باشند را باید چه کرد ؟ کنترل ذهن در این موارد بسیار سخت است
آیا نباید بعضی از مسایل و مشکلات را پذیرفت ؟ آیا مشکلات جزیی از زندگی ما نیستند ؟
اکثر راه حل ها در کوتاه مدت حس خوبی به انسان میدهند ولی مشکل اصلی حل نشده است . پاسخ این سوال چیست ؟
سلام. همیشه باید به دنبال حل مشکل اصلی باشیم. مشکل باید از ریشه حل بشه. و مهارت حل مشکل از ریشه، نیاز به یادگیری داره. وقتی این مهارت رو به دست نیاریم، طبیعیه که راهحلهای ما کوتاه مدت و موقتیه و بعدا دردسرهای بیشتری برای ما به وجود میاد.
از طرفی دیگه، زندگی، باید چالشهای متفاوتی داشته باشه. چالشهایی در مسیر رشد. نه چالشهایی که انسان رو مشغول زندگی مکانیکی بکنه و از مسیر اصلیش دور بمونه.
کنترل ذهن هم نیاز به تمرین و یادگیری داره.
خلاصه اینکه حل مشکل و رشد، هر دو نیاز به پیمودن مسیر یادگیری صحیح داره.