تفکر انتقادی یعنی چه؟ راههای تقویت تفکر انتقادی چیست؟ (۳)
نویسنده: سید محمد مهدی حکیم
نظریهپرداز و مدرس مهندسی فکر
در دو درس گذشته با معنی تفکر انتقادی و ویژگیهای آن آشنا شدیم
در این درس میخواهیم در رابطه با اصول و مراحل تفکر انتقادی صحبت کنیم. توجه داشته باشید که رعایت اصول و مراحل تفکر انتقادی همان راه تقویت آن است.
برای تفکر انتقادی کارهایی که لازم است انجام دهیم به این ترتیب هستند:
۱. هنگام مواجه شدن با واقعیتهای مختلف با دقت به آنها توجه کنید و واقعیت مورد نظر را مشخص کنید.
برای انجام بهتر این مرحله میتواند از تکنیک نوشتن و دستهبندی اطلاعات و دادهها استفاده کنید. نوشتن باعث میشود تا جمعبندی بهتری نسبت به مسائل داشته باشید. از جمله تکنیکهایی که تفکر انتقادی را تقویت میکند همین نوشتن است.
۲. سعی کنید مسأله را از جنبههای مختلف بررسی کنید.
یکی از راههای بررسی موضوعات از جنبههای مختلف این است که خودمان را جای دیگران و در موقعیت آنها قرار دهیم. در این مرحله نیز میتوانید از نوشتن استفاده کنید و اطلاعات را ثبت کنید. هنگامی که خودمان را جای دیگران قرار میدهیم، واقعیتها را از جنبههای مختلف نگاه میکنیم که ممکن است نظر ما را نسبت به مسأله مورد نظر تغییر دهد. مثلا هنگامی که سر شخصی داد میزنیم از زاویه دید ما یک حالت است و اگر خودمان را جای او قرار دهیم که کسی سر ما داد میزند حالت متفاوتی است. خودمان را جای دیگران بگذاریم یعنی احساسات آنّها را در نظر بگیریم انگار که خودمان همان احساس را داریم و اگر خودمان آن حس خاص را داشتیم چگونه رفتار میکردیم؟ در نظر گرفتن خواستههای دیگر و پیشفرضهای آنها از دیگر روشهای قرار دادن خود جای دیگران است.
۳. اطلاعات را ارزشگذاری کنید.
بدین منظور هم از دید خودتان و هم از دید دیگران استفاده کنید و ببینید که آیا ارزشگذاریها یکسان است یا متفاوت. اطلاعات با ارزشتر روند تفکر انتقادی را بهبود خواهند بخشید.
۴. اگر دادههای ما مبهم است باید آنها را واضح و شفاف کنیم.
اعتماد به دادههای غیر شفاف فرایند تفکر انتقادی را خدشهدار میکند. بررسی میدانی، پرسش، مطالعه و … از جمله راههای شفافسازی دادهها هستند.
۵. سعی کنید پیشفرضهای خود را دوباره بررسی کنید و یا آنها را نقد کنید.
مسأله مورد نظرتان را با پیشفرضهای مختلف بررسی کنید و نتیجه را بنویسید. یکی از ویژگیهای مهم تفکر نقاد این است که بتوانیم با پیشفرضهای مختلف به تفکر بپردازیم یا پیشفرضهای خودمان را تغییر دهیم. بسیاری از انسانها قدرت تغییر پیشفرضهای خود را ندارند انگار که همه پیشفرضهای دیگر نادرست هستند. این به جمود فکری و اسیر بودن آنها در چارچوبهای تفکر تقلیدی آنها برمیگردد.
۶. دادهها و اطلاعات را ارزیابی کنید و با مطرح کردن سؤالات مختلف یا مقایسه دادهها، آنها را نقد کنید.
خیلی وقتها دادههای ما با هم، همخوانی ندارند. در چنین حالتی نیاز به نقد صحیح دادهها و انتخاب یک داده از بین چندین داده داریم. اگر فرایند ارزیابی اطلاعات به درستی انجام نشود، نتایج خوبی نخواهیم داشت. این ارزیابی با دستهبندی انواع اطلاعات میتواند تکمیل شود مانند واقعیتها، قضاوتها، عقاید و رویکردها و …
۷. در فرایند تفکر انتقادی باید همواره به دنبال دلایل و شواهد تأیید کننده یا رد کننده پدیدها، دیدگاهها، احتمالها و … باشیم.
دقت کنید که در این مرحله انسانها معمولا برای راضی کردن خودشان خیلی از شواهد و دلایل را نادیده میگیرند و به برخی شواهد که مطابق میلشان است استناد میکنند. حالتهای رد کننده را در نظر نمیگیرند و به این ترتیب تفکر ما نه تنها انتقادی نخواهد بود بلکه خودمان را و احتمالا دیگران را نیز گول زدهایم.
۸. تفکر بدون انعطافپذیری معنا ندارد. هر که بهتر فکر کند یعنی انعطافپذیری بیشتر در تفکر خود دارد.
گاهی رسیدن به یک نتیجه مشخص ناممکن است و باید بر سر حالت مشخصی به توافق برسیم یا به کمتر قانع باشیم. دقت کنید که به دنبال بهترین نیستیم بلکه به دنبال بهترین حالت ممکن در حال حاضر هستیم و با تفکر انتقادی به دنبال کشف این حالت هستیم.
۹. پس از مشاهده، جمعآوری اطلاعات، ارزیابی آنها و حاصل کردن اطمینان از آنها باید طبق هدف خودتان تصمیم بگیرد و سپس عمل کنید.
تفکر بدون عمل ارزشی ندارد. اولین عمل ممکن است تغییر دیدگاه یا حالتی درونی در ما باشد که تغییر آن سخت است. وقتی که به انعطافپذیری در تفکر دست پیدا کردید این تغییرات نیز سادهتر خواهد بود ولی در ابتدا باید کمی سختی این روش تفکر را تحمل کنید تا آسان شود. هر تغییری در ابتدا سخت است ولی نتایج آن خیلی خوب خواهد بود. در عمل به نتیجه نهایی قاطع باشید تا تفکر انتقادی فایده داشته باشد. خیلی وقتها تفکر انتقادی با احساسات در تضاد است. در چنین حالتهایی لازم است تا با تمرین، تفکر و اقدام بر احساسات خودمان غلبه کنیم و کار بهتر و مفیدتر که نسبت به آن رغبتی نداریم را انجام دهیم. با چند بار مخالفت با احساسات، این حالت و سختی تغییر در ما تعدیل خواهد شد. مانند راه رفتن و افتادن یک بچه و دردسرهایی که برای آن تحمل میکند ولی بعد از مدتی این راه رفتن بسیار راحت است و حتی تبدیل به دویدن میشود.
۱۰. رعایت استقلال در تفکر:
بسیاری از انسانها معمولا در تفکر خودشان متأثر از خانواده و محیط هستند. انسانها از کوچکی وابسته به والدین هستند و تحت تأثیر آنها به اطراف خود نگاه میکنند. در سنین بالاتر و در مدرسه این اتفاق تکرار میشود و متأسفانه نظام آموزشی ما به جای یاد دادن تفکر و تفکر انتقادی و پرسشگری، تنها اطلاعاتی برای حفظ کردن به دانشآموز ارائه میدهند.
و در ادامه، سیستمهای تبلیغاتی هستند که بر روی انسانها تأثیر میگذارند و چون انسانها فرایند تفکر انتقادی را فرا نگرفتهاند، این تأثیرپذیری بسیار زیاد است به طوری که با همین سیستم یک جامعه در حال حرکت است. یعنی در وقتی از ابتدا یاد گرفتیم تنها چیزی را که دیدیم بپذیریم و آن را نقد نکنیم، تأثیرپذیری ما نیز ناآگاهانه خواهد بود.
لازم است تا این چرخه معیوب را اصلاح کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. اگر به دیدگاههای خودمان نگاه بکنیم، بسیاری از آنها بدون فکر کردن از دیگران دریافت شدهاند (خانواده، مدرسه، رسانه). لازم است از خودمان بپرسیم این عقاید و دیدگاهها از کجا آمدهاند و چرا آنها را پذیرفتیم؟ مستقلانه فکر کردن به این معنی نیست که هر کاری که دوست داریم بکنیم و به هیچ کسی اهمیت ندیم بلکه به معنی این است که بدون تأثیرپذیرفتن از اطرافیان، خودمان افکار را بر اساس اصول صحیح و ارزشها نقد کنیم تا بتوانیم آنها را اصلاح کنیم و پیشرفت دهیم.
در درس بعد با سؤالات مفید در مسیر تفکر نقادانه آشنا میشویم.
درس چهارم تفکر انتقادی
برای دریافت آموزشهای کاملتر، به صفحه کارخانه ذهن هوشمند مراجعه کنید.
۱ دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
[…] درس سوم تفکر انتقادی […]